حسن روحانی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۶۸۲: | سطر ۶۸۲: | ||
[[رده:سیاسی]] | [[رده:سیاسی]] | ||
+ | [[رده: دولت یازدهم]] | ||
+ | [[رده : رئیس جمهور]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۱۰

محتویات
- ۱ زندگینامه
- ۲ 9 دی، تاریخ تولد واقعی
- ۳ خانواده
- ۴ مدارج تحصیلی
- ۵ فعالیتهای سیاسی پیش از انقلاب
- ۶ ابداع لقب "امام" برای بنیانگذار جمهوری اسلامی
- ۷ دکتر روحانی در "جامعه روحانیت مبارز"
- ۸ روحانی و دوران پس از انقلاب
- ۹ حضور در ارکان حساس نظام جمهوری اسلامی
- ۱۰ روحانی و دوران دفاع مقدس
- ۱۱ مسؤولیتها و سوابق اجرایی
- ۱۲ مراتب علمی و فعالیتهای پژوهشی
- ۱۳ تألیفات
- ۱۴ حواشی لبخندی در یک عکس
- ۱۵ تمام کردن نتیجه مذاکرات به نفع خود
- ۱۶ مدیریت حوادث تیرماه 1378 و دفع فتنه
- ۱۷ آشنایی با امام(ره) و شناخت شخصیت امام خمینی(ره) از نگاه روحانی
- ۱۸ روحانی و پرونده هستهای ایران
- ۱۹ پرونده هستهای و برخی حواشی و اظهارت در دوران ریاست دکتر روحانی
- ۲۰ آنچه در مستند صراط گفته شد
- ۲۱ بخشی از نامه دفتر دکتر روحانی در اعتراض به مستند صراط
- ۲۲ مذاکرات سعدآباد از قطعات افتخار آمیز تاریخ سیاسی کشور
- ۲۳ عقب نشینی در جنگ گاهی یک تاکتیک
- ۲۴ پایان تعلیق داوطلبانه در زمان ریاست دکتر روحانی
- ۲۵ دستاوردهای تیم مذاکرات هستهای در دوران ریاست روحانی
- ۲۶ پایان کار در "شورای عالی امنیت ملی"
- ۲۷ دیدگاه "کاملاً متفاوت" روحانی با عربستان و ترکیه در خصوص سوریه
- ۲۸ انتخابات ریاست جمهوری سال 1384
- ۲۹ اظهار نظر دکتر روحانی در مورد حوادث سال 1388 و تجمعات 25 بهمن 1389 و واقعه 9 دی
- ۳۰ روحانی و انتخابات ریاست جمهوری یازدهم
- ۳۱ برخی دیدگاههای دکتر روحانی
- ۳۲ دکتر روحانی و حضور در شصت و هشتمین اجلاس سازمان ملل
- ۳۳ بالاترین: روحانی، کپی آیت الله خامنه ای
- ۳۴ سخنان روحانی متبلور نرمش قهرمانانه مورد انتظار رهبری و اقتدار جمهوری اسلامی
- ۳۵ صدای آمریکا خبر داد: هماهنگی روحانی با رهبری
- ۳۶ جای روحانی بودم به مهمانی میرفتم
- ۳۷ لحن روحانی تندتر از انتظار غرب بود
- ۳۸ دکتر روحانی و توافق ژنو در آذرماه 1392
- ۳۹ عصبانیت دکتر روحانی از ادعای سعید حجاریان
- ۴۰ عدم شرکت روحانی در جلسات مجمع تشخیص و تذکر هاشمی
- ۴۱ دیدار روحانی با هنرمندان
زندگینامه[ویرایش]
حسن روحانی در 21 آبان ماه سال 1327، در سُرخه، از بخشهای مرکزی شهرستان سمنان، در خانوادهای متدین متولد شد. وی دارای دکترای حقوق و سابقه تحصیل در حوزه علمیه قم در حد اجتهاد است. در دوران تحصیل در حوزه علمیه قم، او مجذوب اساتید خود، بهخصوص "حجت الاسلام نجات" و "علامه حائری سمنانی" بود و از طریق او با امام خمینی(ره) که در آن هنگام از مدرِّسین والا مرتبهی حوزهی علمیه قم بود، آشنا گردید و آرزوی دیدار امام خمینی(ره) در دلش شکوفا شد. تلاش سیاسی روحانی در دوره دانشجویی در محیط دانشگاه تهران، فعالیت استثنایی وی در دوره خدمت وظیفه عمومی و فعالیت گسترده در دانشگاههای خارج از کشور در ماههای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، جزو نکات برجسته زندگی سیاسی وی میباشد. سخنان روحانی مخاطبان زیادی در زمان مبارزات پیش از انقلاب پیدا کرده بود به گونهای که در سالهای 1354 تا 1357 بهعنوان یکی از مشهورترین سخنرانان کشور در مجامع دینی و سیاسی شناخته میشد. پس از پیروزی انقلاب، روحانی، با خدمت در ارکان حساس نظام از قبیل مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، دبیر شورای عالی امنیت ملی و مجلس خبرگان رهبری شایستگی خود را به خوبی نمایان کرده است. روحانی با تصدی 16 ساله مسئولیت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی مسئولیت پرونده هستهای کشورمان را بر عهده داشت. در دوران جنگ تحمیلی، روحانی مسئولیتهای متعددی را همزمان عهده دار بود که هر یک از مسؤولیتهای حساس و کلیدی به شمار میآمدند. دکتر روحانی، در 25 خرداد 1392، از بین 36704156 کل آراء مأخوذه با کسب 18 میلیون و 613 هزار و 329 رأی (50.71% درصد آراء از بین 72.7% درصد مشارکت کل) در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری رسماً به عنوان هفتمین رییس جمهور ایران برگزیده شد.
9 دی، تاریخ تولد واقعی[ویرایش]
حسن روحانی در کتاب خاطراتش که تیرماه سال 1388 توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده در مورد تاریخ تولد واقعی خود چنین مینویسد: «طبق شناسنامهای که در اختیار من است، متولد 21 آبان 1327 هجری شمسی هستم که این تاریخ با 10 ام محرمالحرام 1368 هجری قمری منطبق است. دربارهٔ تاریخ دقیق تولدم از مادرم سؤال کردم که آیا تولد من در روز عاشورا بوده است؟ ایشان گفتند: نه، در شب 28 ام ماه صفر بوده، لذا متوجه شدم که تاریخ تولد شناسنامهای من با تاریخ تولد واقعی من منطبق نیست. در واقع تاریخ تولد را در شناسنامه 48 روز زودتر از تولد واقعی ثبت کردهاند. شاید به این دلیل که میخواستند زودتر بتوانم به مدرسه بروم. طبق نظر مادرم که قاعدتاً نظر او دقیق است، من صبح روز 28 صفر 1368 قمری، مطابق با پنجشنبه 9 دی 1327 و برابر با 30 دسامبر 1948 متولد شدم. مادرم میگوید موقع اذان صبح و حدود ساعت 4:30 متولد شدهام.»
خانواده[ویرایش]
نام خانوادگی "روحانی" خانواده آقای روحانی، نام خانوادگیشان "فریدون" است اما حسن روحانی به خاطر این که این نام خانوادگی، خودش یک اسم است و به این خاطر که در دوران مبارزات علیه رژیم پهلوی، با اسم مستعار بالای منبر بروند و سخنرانی کنند، نام خانوادگیشان را به "روحانی" تغییر دادند؛ اما نام خانوادگی اصلی وی "فریدون" است.
جد و جده پدری پدربزرگ حسن روحانی مرحوم "شیخ زینالعابدین فریدون"، عالم و روحانی و اهل بیان و دارای مکتبخانه بود. مادربزرگش، عالمهای بود معروف به "ملا لقمان". او مکتبخانهای داشت که خانمها به آنجا میرفتند و نزد وی قرائت قرآن و احکام دین را یاد میگرفتند.
پدر و مادر پدر حسن روحانی "اسد الله"، معروف به "حاج اسد الله" دارای تحصیلات در حد مکتب خانه یعنی خواندن و نوشتن و قرائت قرآن بود و تحصیلات کلاسیک نداشت، منتهی فرد با استعدادی بود و علیرغم اینکه سواد وی در حد خواندن و نوشتن بود، همواره اهل مطالعه و مأنوس با کتاب بود. وی همزمان با جنگ جهانی دوم دورهٔ سربازی را میگذرانده و بعد از سربازی، با دختری به نام "سکینه پیوندی" که از خانوادهٔ نسبتاً معروفی در روستا بود، ازدواج کرد. سکینه پیوندی از خانوادهٔ نسبتاً مرفهی بوده است که لقب "بیگ" داشتهاند. حسن روحانی در کتاب خاطراتش که تیرماه سال 1388 توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده در بخشی از کتاب، در مورد پدر و مادرش چنین مینویسد: «از دوران کودکی در خانهٔ خودمان، شاهد بودم که در اوقات فراغت، کتابهایی مانند: "عینالحیات"، "حلیةالمتقین"، "رساله توضیح المسائل" و "منتهیالامال" را مطالعه میکرد. ایشان معمولاً کتابهای دینی، مذهبی یا تفسیر قرآن را میخواند. پدر در آموزش تعلیمات اسلامی به من نقش اساسی داشت و در سن قبل از دبستان، یعنی 5، 6 سالگی، معمولاً من را برای نماز جماعت ظهر و عصر و مغرب و عشا، همراه خود به مسجد میبرد. در خانوادهٔ ما، یک زندگی مذهبی و در عین حال ساده و در حد متوسط جریان داشت...»
خواهران و برادران روحانی دارای یک برادر به نام "حسین" و سه خواهر به نامهای: "طوبی"، "فاطمه" و "طاهره" است. برادرش "حسین فریدون" در اوایل پیروزی انقلاب فرماندار نیشابور و بعد مدتی فرماندار کرج بود، سپس سفیر جمهوری اسلامی ایران در مالزی شد و چند سال هم از سفرای جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک بود و عنوان مشاور علی اکبر صاالحی، وزیر امور خارجه دولت دهم را نیز در کارنامه خود دارد. حسن روحانی در 6 شهریورماه سال 1392، طی حکمی حسین فریدون را به عنوان دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اجرایی منصوب کرد.
همسر همسر حسن روحانی، خانم "صاحبه عربی" است که به فعالیت سیاسی و یا اجتماعی چندانی مشغول نیست و خانهدار است. روحانی در شهریورماه سال 1348 و در آستانه ورود به دانشگاه ازدواج میکند و دوره تازهای از زندگیاش آغاز میشود.
فرزندان دکتر روحانی دارای 3 پسر و 2 دختر بود که یکی از پسرانش به نام "محمد" در سال 1376 در سن جوانی درگذشت و در مرقد امام خمینی (ره) دفن شده است. یکی از دختران روحانی به همراه خانوادهاش در اتریش زندگی میکند.
مدارج تحصیلی[ویرایش]
حسن روحانی، تحصیلات دروس ابتدایی را در سرخه گزراند و با شاگرد اولی دوران دبستان را پشت سر گذاشته و در سن 12 سالگی تصمیم گرفت وارد حوزه علمیه سمنان و تحصیل علوم دینی شود.
تحصیلات حوزوی وی تحصیلات دروس دینی را از سال 1339، ابتدا در حوزه علمیه صادقیه (سمنان) آغاز نمود و سپس در سال 1340، روحانی پس از 1 سال تحصیل در حوزه علمیه سمنان تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به قم برود. وی در مدرسه "علوی" زیر نظر "آیت الله العظمی گلپایگانی" زندگی کرده و تحصیلش را در قالب برنامه ریزی نوین آموزشی که توسط شهید "آیت الله سید محمد بهشتی" برای این مدرسه طراحی شده بود، ادامه میدهد. در همین دوران بود که حوزه علمیه قم و در رأس آن مراجع تقلید و به طور برجسته امام خمینی(ره) وارد درگیری سیاسی با دولت "عَلَم" بر سر موضوع سوگند به کتابهای آسمانی بجای قرآن در مصوبه دولت برای انجمنهای ایالتی و ولایتی شدند و روحانی هم که طلبهای نوجوان بوده متأثر از این جریان شده و به گونهای وارد عالم سیاست شد. روحانی مقام شاگرد اولی خود را در دوره آموزش دینی نیز حفظ کرد. با اوج گیری رویارویی سیاسی مراجع با شاه بر سر انقلاب سفید و رخداد قیام 15 خرداد در اعتراض به بازداشت و زندانی کردن امام خمینی (ره)، پس از 2 سال اجرای برنامه ریزی نوین آموزشی متوقف شده و وی با ترک مدرسه "علوی" برای ادامه تحصیل ناچار به پیگیری شیوه سنتی آموزشی در حوزه علمیه قم شد.
اساتید وی در حوزه خارج فقه و اصول: با اساتیدی چون آیات عظام "سید محمد محقق داماد(ره)"، "شیخ مرتضی حائری(ره)" و "سید محمدرضا گلپایگانی(ره)" سطح عالی: با اساتیدی چون آیات عظام "سلطانی(ره)"، "فاضل لنکرانی(ره)" و "شیخ محمد شاهآبادی(ره)"
علاقه به کار تبلیغ و منبر روحانی از 16 سالگی کار سخنرانی و منبر را آغاز کرد و در اولین سفر تبلیغی خود در تویسرکان، توسط شهربانی بازداشت شد. وی به رغم اخذ مدرک لیسانس حقوق از دانشگاه تهران، از فعالیت در دادگستری و قضاوت خودداری کرد و همچنان به کار تبلیغ و منبر ادامه داد.
تحصیلات آکادمیک حسن روحانی، پس از اتمام تحصیلات متوسطه در سال 1347، یک سال بعد و همزمان با تحصیلات حوزوی، در سال 1348 به دانشگاه تهران راه یافت و در سال 1351 در مقطع کارشناسی در رشته حقوق قضایی فارغ التحصیل شد. روحانی با ادامه تحصیل در بریتانیا، مدرک کارشناسی ارشد (M.Phil) در رشته حقوق عمومی و دانشنامه دکتری (Ph.D) در رشته حقوق اساسی را از دانشگاه "کلدونیان گلاسکو" (Glasgow Caledonian University) دریافت کرد. حسن روحانی دارای مرتبه علمی استاد پژوهشی مرکز تحقیقات استراتژیک میباشد. وی با کسب پروانه وکالت از کانون وکلای دادگستری مرکز در سال 1386، وکیل پایه یک دادگستری شد.
مدارج تحصیلی آکادمیک دکتری (Ph.D) حقوق اساسی از دانشگاه کلدونیان گلاسکو، عنوان پایاننامه: The Flexibility of Shariah; Islamic Law(انعطاف پذیری شریعت، حقوق اسلامی) فوق لیسانس (M.Phil) حقوق عمومی از دانشگاه کلدونیان گلاسکو عنوان پایاننامه: The Islamic Legislative Power (قدرت قانون گذاری اسلامی) لیسانس حقوق قضائی از دانشگاه تهران
فعالیتهای سیاسی پیش از انقلاب[ویرایش]
روحانی از همان ابتدا و در آغاز جوانی، از نزدیک در جریان وقایع نهضت اسلامی و مبارزات سیاسی قرار گرفت و فعالیت سیاسی خود را با پیروی از امام خمینی(ره) آغاز کرد. وی از سال 1334، سفرهای تبلیغی و سخنرانیهای روشنگرانه خود علیه حکومت وقت را در سرتاسر ایران آغاز نمود و در همان اولین سفر تبلیغی، توسط مأموران حکومتی بازداشت شد. وی در طول مبارزه نیز بارها دستگیر و ممنوعالمنبر گردید. وی از فضلایی بود که علاوه بر دروس حوزوی از دانشگاههای داخل و خارج کشور هم بهره جست و این ویژگی بر تأثیرگذاری سخنان و فعالیتهای سیاسی وی افزوده بود. ممتاز بودن وی در حوزه و دانشگاه، شاهدی بر هوش و استعداد و تلاش و جدیت فوقالعاده وی میباشد. حسن روحانی از بنیانگذاران جامعه روحانیت مبارز تهران و عضو شورای مرکزی آن از ابتدای تأسیس بوده است و لذا جزو افراد مؤثر برای سازماندهی حرکتهای مردمی در انقلاب اسلامی محسوب میشود. تلاش سیاسی روحانی در دوره دانشجویی در محیط دانشگاه تهران، فعالیت استثنائی وی در دوره خدمت وظیفه عمومی و فعالیت گسترده در دانشگاههای خارج از کشور در ماههای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، جزو نکات برجسته زندگی سیاسی وی میباشد.
سخنرانی با نام مستعار پس از این سخنرانی، روحانی مدتی مخفی و ساواک در همه جا به دنبال دستگیری وی بود. سپس در ماههای محرم و صفر وی با نام مستعار "اسلامی" سخنرانی میکرد.
از مشهورترین سخنرانان کشور در مجامع دینی و سیاسی سخنان روحانی مخاطبان زیادی در زمان مبارزات پیش از انقلاب پیدا کرده بود به گونهای که در سالهای 1354 تا 1357 بهعنوان یکی از مشهورترین سخنرانان کشور در مجامع دینی و سیاسی شناخته میشد. به دلیل وسعت اطلاعات دینی و تسلط وی به اطلاعات علمی و اجتماعی روز، همواره سخنرانیهای ایشان از لحاظ عنوان و محتوا بسیار نو و جذاب و در عین حال انقلابی و پرشور و برای نسل جوان و تحصیلکرده کشور بسیار مفید و ارزشمند بود.
تشکیل جلسات "مباحث اعتقادی" برای جوانان "محسن غروریان"، از مدرسان فلسفه اسلامی حوزه علمیه قم، در مورد آشنایی با حسن روحانی و خاطراتش میگوید: «آشنایی بنده با دکتر روحانی به قبل از انقلاب بازمیگردد. من در واقع جزو شاگردان آقای روحانی در دوران قبل از انقلاب بودم. دکتر روحانی در آن زمان دوران سربازی خود را در سپاه دانش میگذراند و در یکی از روستاهای اطراف نیشابور خدمت میکرد. آقای روحانی آن وقتها جوان خوشبیانی بود و نسل جوان به او علاقه داشت. آقا روحانی خیلی هم خوب سخنرانی میکرد و سخنرانیهایش نیز محتوای مذهبی و انقلابی داشت. ما هم در سخنرانی آقای روحانی شرکت میکردیم. اندکی بعد، آقای روحانی به ما گفت شما جوانها جلسهای تشکل دهید تا من مباحث اعتقادی را برایتان مطرح کنم. این جلسات در سال 1354 یا 1355 برگزار میشد. ما 10، 20 نفر جوان مذهبی انقلابی بودیم که در جلسات تدریس دکتر روحانی شرکت میکردیم. البته پس از مدتی ساواک متوجه شد و شهربانی آمد و آن جلسات را تعطیل کرد. جلسات ما حالت مخفیانه داشت زیرا ساواک و شهربانی مخالف سخنرانیهای آقای روحانی و در پی دستگیری ایشان بودند.
پرورش نسلی انقلابی حسن روحانی علیه رژیم شاه سخنانی انقلابی میگفت و مطالبی را مطرح میکرد که رژم شاه از آن مطالب میترسید. آقای روحانی مباحث اعتقادی و دینی و تفسیری را به شکل انقلابی به ما تدریس میکرد تا ما را برای مبارزه با رژیم شاه، پرورش دهد...»
سخنرانی تحت عنوان "جناب سروان فریدونی" محل خدمت سربازی روحانی شهر نیشابور بوده است. با موافقت امام مسجد جامع این شهر از روزهای اول ماه رمضان این اعلامیه در سطح شهر منتشر میشود: " از شب نوزدهم تا شب آخر ماه مبارک رمضان، جناب سروان فریدونی در مسجد جامع سخنرانی میکند..." حسن روحانی در کتاب "خاطرات حسن روحانی" در صفحه 335، در خصوص خاطرات دوران سربازیاش مینویسد: «برای مردم خیلی عجیب بود که چطور یک افسر میخواهد در مسجد سخنرانی کند! به همین دلیل شب اول سخنرانی که به مسجد رفتم، با انبوه کثیری از جمعیت روبرو شدم که شاید بیشتر برای دیدن من آمده بودند. جالب اینکه بسیاری از مقامات اداری و حتی نظامی و انتظامی هم به مسجد آمده بودند. البته در آن شبها من با لباس شخصی (کت و شلوار) در مسجد سخنرانی میکردم و هر شب نیز جمعیت بیشتر میشد. برای مردم بسیار جالب بود که یک نفر نظامی سخنرانی مذهبی میکند و به آیات قرآن مجید و احادیث استناد میکند و در شبهای احیا روضه میخواند. برخی از روسای ادارات که در جلسات سخنرانی شرکت کرده بودند، با شگفتی به من میگفتند: «جناب سروان، شما خیلی خوب سخنرانی میکنید و اطلاعات دینی شما خیلی زیاد است.» آنها نیز مانند بقیه مردم نمیدانستند من روحانی و معمم هستم. البته آقای موسوی (امام جماعت مسجد جامع) من را به خیلیها معرفی کرده بود، ضمن اینکه روحانیون شهر و جوانان انقلابی من را میشناختند...»
سخنرانیهای پرشور و تحت مراقبت دائم ساواک بودن در دیماه سال 1334، چند شب در شهرستان نهاوند سخنرانی کرد، بعد از سخنرانی شب سوم که مصادف با حوادث 19 دیماه قم شده بود، شهربانی نهاوند مأمور دستگیری وی شد که با تلاش شهید حیدری و دوستانش با لباس مبدّل از نهاوند خارج شد. حسن روحانی در حالی که ممنوعالمنبر بود، در اجتماع بزرگ مردم یزد در فروردینماه سال 1357 سخنرانی کرد و بعد از سخنرانی توانست از یزد خارج شود و به بندرعباس برود. از آن پس، منزل وی در تهران تحت مراقبت دائم ساواک جهت دستگیری قرار گرفت. وی به توصیهی آیت الله شهید دکتر بهشتی و استاد شهید مرتضی مطهری از کشور خارج شد و مدتی در خارج از کشور به سخنرانی و تبلیغ پرداخت و پس از عزیمت امامخمینی (ره) به پاریس به محضر امام(ره) رفت و به ایشان پیوست.
روشنگری برای دانشجویان ایرانی خارج از کشور روحانی که در کنار تبلیغات به ادامهی تحصیل در یکی از دانشگاههای انگلستان پرداخته بود، دیگر نتوانست در آن شرایط به فعالیت تحصیلی خود ادامه دهد و با پیوستن به امامخمینی(ره) در پاریس به سخنرانی در شهرهای مختلف اروپا پرداخت. بدین منظور او با سفر به شهرهای مختلف اروپا، برای دانشجویان ایرانی، از انقلاب و چگونگی حکومت اسلامی سخن گفت. آشنایی وی با محیط علمی و دانشگاهی اروپا و فرهنگ غرب، با ابعاد مثبت و منفی آن، موضوعی تأثیرگذار در جامعیت و نحوهی اندیشه و نظر او در مسائل جهانی و همچنین در تدبیر و مدیریت وی در سالهای بعد از پیروزی انقلاب گردید.
ابداع لقب "امام" برای بنیانگذار جمهوری اسلامی[ویرایش]
پس از شهادت آیت الله مصطفی خمینی در 1 آبانماه سال 1356، حسن روحانی در مجلس بزرگداشتی که از سوی جمعی از روحانیون و شخصیتهای مبارز در مسجد "ارک" تهران برگزار شد، به دعوت آیت الله "شهید مرتضی مطهری" سخنرانی کرد و برای نخستین بار در این سخنرانی پیشنهاد کرد که همگان، از عنوان و لقب "امام" برای آیت الله العظمی خمینی استفاده کنند و خود نیز در همان مجلس از رهبر انقلاب با عنوان "امامخمینی" یاد کرد. این سخنرانی به قدری مورد توجه جوانان و انقلابیون سراسر کشور قرار گرفت که ده هزار نسخه نوار این سخنرانی ظرف چند هفته نه تنها در داخل کشور بلکه در اقصی نقاط جهان مانند اروپا و آمریکا منتشر شد و در اختیار جوانان علاقهمند و دانشجویان قرار گرفت.
دکتر روحانی در "جامعه روحانیت مبارز"[ویرایش]
در سال 1356، به تأکید امام خمینی(ره) و با حمایت از شهید مطهری، نخستین هستهٔ جامعهٔ روحانیت مبارز شکل گرفت. دکتر روحانی از مؤسسین این حزب و از اعضای شورای مرکزی به شمار میرود.
روحانی و عدم شرکت در جلسات روحانیت مبارز در انتخابات سال 1388 گرچه اکثریت اعضا از احمدینژاد حمایت کردند، ولی آرا به دو سوم نرسید و تعدادی از اعضا تأکید بر آن داشتند که اعضای جامعه روحانیت از مصداق خاصی حمایت نکنند و همین اختلاف نظر و همچنین حوادث پس از انتخابات باعث شد که برخی از اعضا که قبل از آن نیز کمتر در جلسات جامعه روحانیت شرکت میکردند دیگر در آن جلسات حضور پیدا نکنند که از جمله آن میتوان به دکتر روحانی و آیت الله امامی کاشانی اشاره کرد. روحانی در حاشیه همایش "خانواده" در 18 دیماه سال 1389، با تأکید بر اینکه آقایان آیت الله ناطق نوری، هاشمی و امامی کاشانی نیز عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت هستند، گفت: «ما که با جامعه روحانیت مبارز قهر نیستیم و ابایی از حضور در جامعه روحانیت نداریم. معمولاً این روزها دستور خیلی مهم ندارد. هر گاه جامعه روحانیت مبارز یک دستور مهم داشته باشد و دعوت کند حتماً ما شرکت میکنیم.»
عدم حمایت از دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم سید رضا اکرمی تنها عضو این تشکل است که پیش از برگزاری انتخابات رسماً از روحانی حمایت کرد در گفتوگو با "اعتماد" در تاریخ 10 تیرماه سال 1392، گفت: «این دوستان پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 1388 خودشان دیگر در جلسات شرکت نکردند اما ممکن است گذشتهها نادیده گرفته شود و دوباره شاهد حضور آنها باشیم. به دلیل همان اختلاف نظرهای درون خانوادهای جامعه روحانیت برای حمایت از ایشان به نظر واحد نرسید.» بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، جمعی از اعضای جامعه روحانیت مبارز به نمایندگی از اعضاء در تاریخ 9 خردادماه با وی دیدار و پیروزی او را در انتخابات تبریک گفتند. روحانی نیز اعلام آمادگی کرد که در آینده در جلسات جامعه روحانیت مبارز حضور یابد.
روحانی و دوران پس از انقلاب[ویرایش]
با اوجگیری انقلاب و خروج شاه از ایران روحانی نیز به ایران بازگشت و مأموریت یافت ارتش فروپاشیده را سر و سامان داده و احیا کند. ضمن آنکه برای تبلیغ به شهرهای مختلف هم سفر میکرد و با گروههای معارض انقلاب چون چپیها و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به بحث و مناظره میپرداخت.
ترور ناکام روحانی توسط منافقین روزها و ماههای ابتدایی انقلاب گروههایی چون فرقان و بعدها سازمان منافقین برای ترساندن نظام اسلامی دست به ترورهایی با برنامه ریزی قبلی زدند. در این ترورها بعضی از برزگان شهد شیرین شهادت را نوشیدند و بعضی ماندند تا عبرت دیگران شوند. در کتابی که به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده (ص 553) دکتر حسن روحانی در شرح خاطرات خود میگوید: «صبح روز عید فطر جمعه دوم شهریور ماه 1358 من به یکی از مساجد محله خودمان در نیروی هوایی رفتم و پس از خواندن نماز عید به منزل برگشتم. آن روز با خانواده برای ناهار به منزل داییمان آقای پیوندی دعوت داشتیم، اما چون میخواستم کمی مطالعه کنم قرار شد خانم و بچهها زودتر بروند و من نیز هنگام ظهر به آنجا بروم. نزدیک ساعت 12 بود که میخواستم برای رفتن به منزل دایی آماده شوم که ناگهان زنگ به صدا در آمد و من برای باز کردن درب به سمت درب کوچه رفتم. هنوز در را باز نکرده بودم که شیخ جوانی را از پشت شیشه درب ورودی منزل دیدم که به نظرم مشکوک آمد و در یک لحظه از ذهنم گذشت که خوب است احتیاط کنم و در را باز نکنم. برای من کمی عجیب بود که کسی در این ساعت به درب منزل ما مراجعه کند؛ بنابراین سریع برگشتم و کلت خودم را مسلح کردم و به پشت بام رفتم و از آنجا دیدم جوانی کنار در ایستاده و دستش زیر کاپشن است. همچنین جوان دیگری آن طرف کوچه روی یک موتور سیکلت نشسته و گویی همراه همین جوان است. با دیدن آن دو، خطاب به جوانی که پشت در ایستاده بود گفتم: با چه کسی کار داری؟ پاسخ داد: «با آقای روحانی.» گفتم: ایشان خانه نیست. شما که هستید و با او چه کار دارید؟ در آن لحظه من تقریباً مطمئن شده بودم که این دو نفر برای ترور آمدهاند و از این رو میخواستم از پشت بام به سوی آنها تیراندازی کنم که دیدم آن دو جوان نگاهی به هم کردند و کسی که پشت درب منزل ایستاده بود، روی موتور پرید و با سرعت از آنجا دور شدند. وقتی سوار موتور شد، کلت او که زیر کاپشن بود، کاملاً نمایان شد. آن وقت دیگر کاملاً یقین کردم که تروریست بودند و قصد ترور من را داشتند که به لطف خداوند از مرگ حتمی نجات یافتم. امیدوارم خداوند اجر شهادت را به من عطا کند و پایان زندگی من را شهادت قرار بدهد.»
حضور در ارکان حساس نظام جمهوری اسلامی[ویرایش]
حضور در مجلس شورای اسلامی حسن روحانی در سال 1359 به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و در پنج دوره قانونگذاری به مدت بیست سال (از سال 1359 تا 1379) فعالیت نمود و مسئولیت نایب رئیسی مجلس (در دورههای چهارم و پنجم) و ریاست کمیسیونهای دفاع (دورههای اول و دوم) و سیاست خارجی (دورههای چهارم و پنجم) را بر عهده گرفت.
دبیر شورای عالی امنیت ملی روحانی پس از 8 سال دفاع مقدس و بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تشکیل نهاد شورای عالی امنیت ملی، با حکم رهبری و به همراه "آیت الله سید احمد خمینی" به عنوان نمایندگی ایشان در شورای عالی امنیت ملی منصوب شدند و به مدت 16 سال (از سال 1368 تا 1384) در دورههای ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده است. وی همچنین به مدت 13 سال (از سال 1368 تا 1376 و از 1379 تا 1384) مشاور امنیت ملی رئیس جمهور وقت بوده است.
حضور در مجلس خبرگان رهبری روحانی در انتخابات میاندورهای سومین دوره مجلس خبرگان رهبری در 29 بهمن 1378 از حوزه انتخابیه استان سمنان به نمایندگی مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد. در سال 1385 نیز به عنوان نماینده تهران به عضویت دوره چهارم این مجلس برگزیده شد و تا سال 1392 که به ریاست جمهوری رسید در این سمت فعالیت داشت. سمتهای وی در مجلس خبرگان: ریاست کمیسیون سیاسی - اجتماعی این مجلس (از 1380 تا 1385) و عضویت در هیأت رئیسه و ریاست دفتر تهران دبیرخانه این مجلس از 1385 تا 1387 بوده است.
مجمع تشخیص مصلحت نظام روحانی از 18 اردیبهشتماه سال 1370 به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد. وی ریاست کمیسیون سیاسی - امنیتی - دفاعی این مجمع را برعهده داشته است.
روحانی و دوران دفاع مقدس[ویرایش]
عضویت در شورای عالی دفاع (از سال 1361 تا 1367) در دوران دفاع مقدس، روحانی مسئولیتهای متعددی را همزمان عهده دار بود که هریک از مسؤولیتهای حساس و کلیدی به شمار میآمدند. یکی از سمتهای مهم روحانی در زمان جنگ که از سال 1361 تا 1367 ادامه داشت عضویت در شورای عالی دفاع بود. روحانی به عنوان نماینده مجلس و به دلیل ریاست بر کمیسیون دفاع مجلس در این شورا حضور داشت. شورایی که طی سالیان دفاع مقدس کلیه امور مربوط به جنگ، سیاست خارجی در امور دفاعی و تبلیغات را بر اساس نظر حضرت امام(ره) بر عهده داشته است. در زمان عضویت روحانی در این شورا مقام معظم رهبری که در آن زمان رئیس جمهور بودند، ریاست شورا را بر عهده داشتند.
عضو و رئیس کمیسیون اجرائی شورایعالی پشتیبانی جنگ (از سال 1365 تا 1367) شورای دیگری که زیر نظر شورای عالی دفاع تشکیل شد شورای عالی پشتیبانی جنگ از نهادهای تابعهی این ستاد بود که در ایام جنگ و دفاع مقدس با ریاست رئیسجمهور وقت و حضور سه قوه و فرماندهی نیروهای مسلح در تهران و ستاد پشتیبانی جنگ در استانها و حضور ائمهی جمعه، استانداران و فرماندهان ارتش و سپاه تشکیل میشد و برنامههای پشتیبانی از جنگ را هدایت میکرد. شورای عالی پشتیبانی جنگ، برای به کار گرفتن امکانات در خدمت جنگ و جبههها و اقدامات مؤثر در بسیج نیروها تشکیل گردید؛ که وظیفهی آن هماهنگی و رسیدگی به وضعیت جبههها و تأمین و تدارک نیروها بود. مصوبات این شورا طبق نامهای که حضرت امام(ره) خطاب به رئیس جمهور وقت، آیت الله خامنهای، مینویسند تا پایان جنگ "لازم الاجرا" بود. این شورا به ریاست آیت الله خامنهای تشکیل شد و حسن روحانی از اعضای این شورا، ریاست کمیسیون اجرایی آن را بر عهده داشت.
فرماندهی پدافند هوایی کل کشور (از سال 1364 تا 1370) دکتر روحانی در زمان جنگ از سوی مقام معظم رهبری که رئیس شورای عالی دفاع بودند حکم دیگری نیز دریافت کرد. او از سال 1364 تا 1370 فرمانده پدافند هوایی ارتش کشور را که متشكل از فرماندهان ارشد سپاه و ارتش بود بر عهده گرفت و از نزدیک با نیروی هوایی آشنا شد. افرادی مانند شهید "عباس بابایی" و شهید "منصور ستاری" در این دوران در پدافند هوایی کشور با دکتر روحانی همکار بودند. در دوران جنگ، پدافند هوایی علاوه بر اینکه وظیفه تأمین امنیت هوایی صحنه نبرد و خطوط مقدم جبههها را بر عهده داشت وظایف دیگری از جمله تأمین دفاع هوایی از شهرها در مقابل هواپیماها و حتی موشکهای "اسکاد عراقی"، دفاع هوایی از مراکز مهم و استراتژیک کشور نظیر پالایشگاهها، کارخانهها، پلها و حتی دفاع از مراکز غیر استراتژیک کشور را نیز بر عهده داشت.
رئیس ستاد مرکزی قرارگاه خاتم الانبیاء (از سال 1364 تا 1366) حسن روحانی در زمان جنگ دو مسئولیت مهم دیگر را نیز از سوی اکبر هاشمی، فرمانده وقت قرارگاه "خاتم الانبیاء"، بر عهده گرفت. اولین مسئولیت، ریاست ستاد مرکزی قرارگاه خاتم الانبیاء بود. روحانی در سالهای 1364 تا 1366 ریاست ستاد مرکزی قرارگاه خاتمالانبیاء كه سر فرماندهی قرارگاههای مختلف جبهه و جنگ بود و برای هماهنگی بین نیروهای ارتش و سپاه به وجود آمده بود را بر عهده گرفت.
معاون جانشین فرماندهی کل قوا (از سال 1367 تا 1368) دیگر همکاری مهم دکتر روحانی و هاشمی رفسنجانی در زمان جنگ که البته در اواخر جنگ و سالهای 1367 و 1368 اتفاق افتاد معاونت روحانی در جانشینی فرماندهی کل قوا بود. در خردادماه سال 1367 حضرت امام(ره) حکمی به هاشمی رفسنجانی مبنی بر جانشینی وی در فرماندهی کل قوا دادند و در همان زمان هاشمی روحانی را به عنوان معاون خود انتخاب کرد. این سمت تا زمان رحلت امام(ره) و بازنگری در قانون اساسی پابرجا بود. در زمان پذیرش قطعنامه 598 در خصوص جنگ، امام خمینی(ره) حدود 40 نفر از مسئولان نظامی و سیاسی را انتخاب و مورد مشورت قرار دادند و سپس پذیرش قطعنامه 598 در 27 تیرماه سال 1367 اعلام شد؛ دکتر حسن روحانی به عنوان معاون فرماندهی کل قوا یکی از افراد حاضر در جلسه بود.
دریافت نشان درجه دو فتح و نشان درجه یک نصر در سالروز فتح خرمشهر در تاریخ 3 خردادماه سال 1361، حسن روحانی و جمعی دیگر از فرماندهان و مسؤولان پشتیبانی جنگ، به پاس سالها حضور در مسئولیتهای مختلف در دوران دفاع مقدس، از سوی مقام معظم رهبری مفتخر به دریافت نشان درجه دو فتح و نشان درجه یک نصر شدند.
"فی سبیل الله کار کردن و ابتکار"، درسهای دفاع مقدس حسن روحانی در "محفل انس پیشکسوتان جهاد و شهادت" که در تاریخ 23 آذرماه سال 1392 در مسجد ولیعصر(عج) تهران برگزار شده بود؛ در خصوص دوران دفاع مقدس چنین بیان میکند: «در دوران دفاع مقدس همه به صدامیان کمک کردند و ما تنها بودیم اما خدا را داشتیم که همه قدرتها از آن اوست؛ ما تنها بودیم اما ملت را در جبهههای نبرد و همچنین امام [ره] را داشتیم و پیروزی با کمک همه به دست آمد. در تابستان سال 1362 رزمندگان در جبهههای جنوب برای عملیات بدر آماده میشدند؛ این جبهه بود که توانست در برابر دنیا بایستد. همه در جنگ حضور داشتند. عظمت کار و پیروزی را ببینید که رزمندگان اسلام دست به دست هم در برابر توطئه جهان ایستادند و پیروز شدند. من اگر در دوران دفاع مقدس خدمتی کردم، یک سرباز کوچک بودم و رزمندگان شهدا و بسیجیان پیشکسوت ما هستند؛ خلوص و فی سبیل الله کار کردن اولین درسی بود که جبهه به ما آموخت و دومین درس آن ابتکار بود...»
مسؤولیتها و سوابق اجرایی[ویرایش]
عضو و رئیس شورای سرپرستی صدا و سیما (از سال 1359 تا 1362) نماینده پنج دوره مجلس شورای اسلامی (از سال 1359 تا 1379) رئیس كمیسیون دفاع (دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی) نایب رئیس اول مجلس و رئیس كمیسیون سیاست خارجی (دوره چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی) دبیر شورای عالی امنیت ملی به مدت 16 سال (از سال 1368 تا 1384) مشاور امنیت ملی رئیس جمهور به مدت 13 سال (از سال 1368 تا 1376 و از سال 1379 تا 1384) نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی نماینده مجلس خبرگان رهبری از سال 1377 رئیس كمیسیون سیاسی - اجتماعی مجلس خبرگان (از سال 1380 تا 1385 و از سال 1392) عضو هیأت رئیسه و رئیس دفتر تهران دبیرخانه مجلس خبرگان (از سال 1385 تا 1387) عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس كمیسیون سیاسی - امنیتی - دفاعی این مجمع. رئیس مركز تحقیقات استراتژیک
مراتب علمی و فعالیتهای پژوهشی[ویرایش]
حسن روحانی در کنار مسئولیتهای اجرایی همچنان به فعالیتهای علمی خود ادامه داده است. وی از سال 1374 تا 1378، عضویت هیأت امنای دانشگاههای تهران و منطقه شمال را بر عهده داشته است. دکتر روحانی، با مرتبه علمی استاد پژوهشی مرکز تحقیقات استراتژیک، دارای کتب و مقالات متعددی به زبانهای فارسی، انگلیسی و عربی است. سه فصلنامه معتبر علمی - پژوهشی به زبانهای فارسی و انگلیسی در حوزه مباحث استراتژیک، سیاست خارجی و روابط بینالملل، با مدیر مسئولی وی منتشر شده است. در طول سالهای 1375 ـ 1372، حسن روحانی، رياست مركز تحقیقات استراتژيك را كه صدها شخصيّت فرهيخته و روشنفكر از حوزه و دانشگاه با اين مركز همكاری می كردند، به عهده داشت. وی با کسب پروانه وکالت از کانون وکلای دادگستری در سال 1386، وکیل پایه یک دادگستری شد.
تألیفات[ویرایش]
دکتر روحانی دارای تألیفات، تحقیقات و مقامات علمی فراوانی است که حدود 100 اثر به صورت کتاب یا مقاله از وی منتشر شده است. همچنین بیش از 700 تحقیق مهم و ارزشمند راهبردی با مدیریت و نظارت وی در 20 سال گذشته به انجام رسیده است.
کتاب "امنیت ملی و دیپلماسی هستهای" از مهمترین کتاب های نوشته شده توسط دکتر روحانی کتاب "امنیت ملی و دیپلماس هسته ای" است. روحانی که در مقام نماینده وقت مقام معظم رهبری در شورایعالی امنیت ملی قرار داشت، با نگارش کتاب "امنیت ملی و دیپلماسی هستهای" به ثبت خاطرات خود از دوران مسئولیتش در شورا و پیگیری پرونده هستهای پرداخته و اقدامات خود را در این سمت حساس تشریح کرده است. نمونهای از خاطرات منتشر شده در کتاب "امنیت ملی و دیپلماسی هستهای" به شرح زیر است:
حواشی لبخندی در یک عکس[ویرایش]
"جک استراو" [وزیر خارجه وقت انگلیس] به من گفت: «"بلر" در بیمارستان است. به او گفتم لابد نمی خواهی زود مرخص شود؟ که هر دو خندیدیم و عکاسی هم در حالی که هر دو می خندیدیم عکس گرفت و همین عکس بود که در برخی سایت ها با زیرنویس موهومی منتشر شد و حتی عده ای در داخل کشور به آن حساسیت نشان دادند.»
تمام کردن نتیجه مذاکرات به نفع خود[ویرایش]
برخی از نامزدهای انتخابات (ریاست جمهوری) به اروپایی ها پیغام داده اند که ادامه مذاکرات را به دولت بعدی محول کنند چون آنها می خواستند وقتی رئیس جمهور شدند بگویند ما این مسئله را حل و فصل کردیم. [صفحه 440]
کتب منتشر شده توسط دکتر روحانی امنیت ملی و دیپلماسی هستهای، 1390 امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران، 1389 اندیشههای سیاسی اسلام؛ جلد اول: مبانی نظری، 1388 اندیشههای سیاسی اسلام؛ جلد دوم: سیاست خارجی، 1388 اندیشههای سیاسی اسلام؛ جلد سوم: مسائل فرهنگی و اجتماعی، 1388 خاطرات دکتر حسن روحانی؛ جلد اول: انقلاب اسلامی، 1387 روایت تدبیر و امید، 1391 مقدمهای بر تاریخ امامان شیعه ، 1391 سن اهلیت و مسئولیت قانونی، 1391 آشنایی با کشورهای اسلامی، 1387 انقلاب اسلامی؛ ریشهها و چالشها، 1376 مبانی تفکر سیاسی امام خمینی (ره)، 1378 نقش حوزههای علمیه در تحولات اخلاقی و سیاسی جامعه، 1390 امنیت ملی و سیاست خارجی امنیت ملی و محیط زیست خاطرات دکتر حسن روحانی؛ جلد دوم: دفاع مقدس
مقالات منتشر شده توسط دکتر روحانی گفتمان امام خمینی(ره) پیرامون امنیت ملی و سیاست خارجی (بهمنماه 1391) سرمایه خانواده، سنگ بنای سرمایه اجتماعی (خردادماه 1390) خانواده، سرمایه خانواده و چالشهای فرا روی جامعه ما (دیماه 1389) درآمدی بر مؤلفههای اساسی محیطی در چشمانداز ایران (شهریورماه 1389) زمینهها و رویكردهای پژوهش کیفی (اردیبهشتماه 1389) درآمدی بر نظریه سرمایه فرهنگی (دیماه 1388) چشم انداز خاورمیانه: تداوم نگاه غرب، یا نگاهی جدید (آبانماه 1388) دین و روابط بین الملل؛ پارادوکسها و ضرورتها (اردیبهشتماه 1388) رویكردهای حوزههای علمیه و بایستگیهای نوین (بهمنماه 1387) مهندسی فرهنگی: از نظریه تا عمل (تیرماه 1387) رسانههای گروهی و امنیت ملی (دیماه 1386) بایستگی آموزش مهارتهای زندگی در آموزش و پرورش (مهرماه 1386) درآمدی بر سرمایه گذاری فرهنگی (تیر 1386) توسعه نباید در حد آرزو باقی بماند (فروردینماه 1386) نقش آموزش و پرورش در انسجام اجتماعی (دیماه 1385) درآمدی بر كارآمدی مجلس خبرگان (مهرماه 1385) چالشهای فرا روی عراق جدید (تیرماه 1385) ثروت ملی یا قدرت ملی؟ اولویت با كدام است؟ (فروردینماه 1385) همبستگی ملی و مشاركت عمومی (دیماه 1384) فراسوی چالشهای ایران و آژانس در پرونده هستهای (مهرماه 1384) پایبندی ما به رژیمهای عدم اشاعه از موضع باورمندی ماست (تیرماه 1384) تدبیرهای ایران توان آینده نگری را از آمریکاییها گرفت (فروردینماه 1384) خط قرمز فناوری سوخت؛ با رویكرد تعامل مؤثر پیش میرویم (دیماه 1383) نهضت خدمت رسانی از شعار تا کردار (مهرماه 1383) خود مداری سیاستمداران امریكا و شیوههای حفاظت از منافع ملی ما (دیماه 1382) استراتژی جمهوری اسلامی ایران در قبال فرسایش حاكمیت دولتها (مهرماه 1382) مفهوم جدید حاكمیت ملی یا فرسایش حاکمیتها (تیرماه 1382) تکانههای آسیبهای اجتماعی و پیامدهای ناگوار (فروردینماه 1382) تروریسم، بحران خاورمیانه و روابط ایران و آمریكا (مهرماه 1381) استراتژی جمهوری اسلامی ایران در برابر تهدیدات اخیر امریكا (تیرماه 1381) پیرامون مواضع اخیر آمریكا در قبال جمهوری اسلامی ایران (دیماه 1380) انفجارهای امریكا و منافع ملی جمهوری اسلامی (مهرماه 1380) امنیت عمومی، امنیت ملی و چالشهای فرا روی (تیرماه 1380) فناوری؛ مدارهای توسعه و چالشهای ایران (فروردینماه 1380) درآمدی بر مشروعیت و كارآمدی (دیماه 1379)
مدیریت حوادث تیرماه 1378 و دفع فتنه[ویرایش]
«حادثه کوی دانشگاه در 18 تیر 1378 یکی از حوادث ناگوار تاریخ معاصر است که به بهانه توقیف روزنامه "سلام" آغاز شد و تا چند روز پس از آن نیز ادامه داشت.
رأی به نفع سپاه سردار " سید یحیی رحیم صفوی" در گفتگو با "فارس" در تاریخ 18 اسفندماه 1390، به بخشی از پشت پرده های تدابیر رهبری در مسائل به وقوع پیوسته از جمله ماجرای ورود سپاه و بسیج به رخدادهای سال 1378 اشاره کرد و گفت: « در روزهای نخست فتنه 78 وزیر کشور اجازه نمیداد که سپاه و بسیج وارد عمل شده و آشوبی که تهران را به آتش کشیده بود را آرام کنند. می گفت فقط نیروی انتظامی و این در حالی بود که نیروی انتظامی می گفت که ما دیگر نمی توانیم ادامه بدهیم. من برای اولین بار همینجا عرض بکنم که من در آن قضیه برخورد جدی با وزیر کشور وقت داشتم... در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که دبیر آن آقای دکتر حسن روحانی بود، یک برخورد لفظی بین ما پیش آمد و آقای روحانی به نفع سپاه رای داد و گفت: «سپاه باید بیاید؛ برای دفع فتنه تهران.» بعداز این که موضوع گزارش شد و حضرت آقا هم اجازه دادند، با ورود بسیج و سپاه، ظرف چند ساعت این فتنه تمام شد. میتوانم بگویم عناصری که ما آن زمان دستگیر کردیم آنها گفتند که توسط مسؤلان برخی وزارتخانهها حمایت میشدند.بعد از اینکه سپاه و بسیج وارد عمل شدند و ظرف 2 ساعت کار را تمام کردند، بعد از آن هم حضرت آقا سخنرانی کردند...»
18 تیر 1378 از نگاه حسن روحانی حسن روحانی در 1 ارديبهشتماه سال 1392 روزنامه طی گفتگویی با روزنامهی "شرق" در بخشي از سخنانش به بازخواني حوادث 18 تير پرداخته و گفت: «در وقایع 18 تیر بسیار مهم بود که بین کار دانشجویان و کار آشوبگران تفکیک صورت گیرد. همه تلاش ما این بود که به مردم بگوییم اینها که در خیابان اتوبوس آتش میزنند و چادر زن چادری را از سرش میکشند یا به مغازهها حمله میکنند، دانشجو نیستند. عدهای از حرکت و انتقادات دانشجویی سوءاستفاده کردند. ضمن اینکه ما خواستیم ناامنی که در تهران آغاز شده بود، سریعتر جمع شود. من فکر میکنم کار بسیار بزرگی انجام شد. در سخنرانی 23 تیر هم گفتم که آمدهایم دامن دانشگاه و دانشجو را تنزیه کنیم. به مردم بگوییم این اقدامات تخریبی ربطی به دانشجویان ندارد. دانشجویان ممکن است انتقاداتی داشته باشند که حق آنهاست. خود قانون اساسی راه را برای اظهارنظرات مردم پیشبینی کرده است. به اعتقاد من کار مهمی صورت گرفت. یادتان باشد در 18 تیر با سیستم امنیتی قضیه حل نشد. با حضور مردم کار تمام شد. کاری که ما در 18 تیر کردیم این بود که وقتی دیدیم مساله به آشوب خیابانی تبدیل شد و دیگر بحث دانشجو و دانشگاه نیست، از خود مردم خواستیم بیایند و اعلام نظر کنند و ماجرا با حضور مردم در 23 تیر تمام شد.»
آشنایی با امام(ره) و شناخت شخصیت امام خمینی(ره) از نگاه روحانی[ویرایش]
چه کسی روحانی را با امام خمینی(ره) آشنا کرد؟ حسن روحانی در جلد اول کتاب "خاطرات دکتر حسن روحانی" از اولین باری میگوید که نام امام خمینی(ره) به گوشش خورده است: «یکی از نکاتی که برایم خیلی جالب بود، تجلیل از آیتالله خمینی آن هم از زبان مرحوم "علامه حائری سمنانی" بود. سال 1339، سال اوج قدرت "آیتالله بروجردی" و عظمت ایشان بود؛ اما نام امام [ره] کمتر زبانزد خاص و عام بود البته امام [ره] در میان شاگردان خود خیلی محبوب بود و از او به نام "حاج آقا روح الله" و یا "حاج آقا" یاد میکردند. یکی از روزها که در خدمت آقای "علامه [حائری سمنانی]" بودیم، راجع به علمای قم و سفر چند سال قبل ایشان به قم بحث شد. ایشان ماجرای سفرش به قم را توضیح میداد و در ضمن بحث، شروع به تجلیل از امام کرد. در آن جلسه ایشان گفت: «اینکه "حاج آقا حسین"، (مقصودش آیتالله بروجردی بود) امروز مرجع است، این را خدا خواسته که ریاست و زعامت شیعه به او سپرده شود. این اراده خداست و مربوط به اعلمیت "آیتالله بروجردی" نیست. ما هم برای ایشان دعا میکنیم، اما از لحاظ علمی، "حاج آقا حسین" خیلی باسواد نیست. در قم شخصی هست که شما ممکن است او را نشناسید و ایشان آقای "خُمُنی" است که خیلی باسواد است.» مرحوم علامه، خمینی را "خُمُنی" تلفظ میکرد و برای ما آن همه تجلیل و تعریف کمی تعجبآور بود و میخواستیم بدانیم که آقای "خمنی" کیست؟ بعد که پرسیدیم، فهمیدیم مقصود ایشان "آیت الله سید روحالله خمینی" است. در واقع برای اولین بار در سال 1339، نام آیتالله خمینی [ره] را از مرحوم "علامه [حائری سمنانی]" شنیدم. مرحوم "علامه [حائری سمنانی]" در چندین نوبت به تناسب، از امام [ره] نام برد و حتی از او به عنوان اعلم علمای قم و کسی یاد کرد که به مباحث فلسفه کاملاً مسلط است. این مسئله بسیار مهم بود که در زمان حیات "آیتالله بروجردی"، ایشان به صراحت امام [ره] را اعلم مراجع قم میدانست. برای همین، خیلی کنجکاو شده بودیم بدانیم آیت الله خمینی کیست؟ در ذهن ما این نکته خلجان میکرد که چرا این همه مرحوم علامه [حائری سمنانی] از ایشان تمجید میکند، درحالیکه کمتر حاضر است از عالم دیگری تعریف کند.»
انقلاب اسلامی ایران محصول پیوند سه عامل اسلام، امام و امت دکتر حسن روحانی در افتتاحیه اولین نشست تخصصی "راهبردهای سامانه اطلاعات مکانی (GIS) در برنامهریزی استراتژیک" در سخنانی اظهار داشت: «انقلاب اسلامی ایران محصول پیوند صحیح سه عامل اسلام، امام و امت بود و فقدان هر یک از این سه عامل اصلی مطمئناً باعث میشد که حرکت و نهضت عظیم مردم به نتیجه مطلوب نرسد...»
اسلام امام این بود: هیچ قلمرویی نیست که در آن دین و سیاست وجود نداشته باشد دکتر حسن روحانی در مراسم گرامیداشت ارتحال "آیتالله محمد رضا توسلی" در 30 اسفندماه سال 1386، در مورد راه و مبنا امام(ره) گفت: «اسلام امام این بود که هیچ قلمرویی نیست که در آن دین و سیاست وجود نداشته باشد و آمیختگی دین و سیاست مبنای دین امام و حرکت امام بود، این مسئله و رویکرد را نه تنها در مورد کشور خودمان بلکه در سطح جهانی در باره آن میاندیشیم.
مبادا در پیچوخمهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به گونهای عمل شود که اسلام متهم شود امام(ره) میفرمود: «مبادا در پیچوخمهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به گونهای عمل شود که اسلام متهم شود که قدرت اداره جهان را ندارد، بلکه اسلام توان اداره یک کشور بلکه میتواند جهانی را حکومت کند.» امام آمد و آنانی که میگفتند فقط احکام اولیه احکامی است که قابل اجرا میباشد، امام آمد و احکام حکومتی را برای مردم تبیین کرد...»
راه امام همانا خدا محوری و مردم سالاری حسن روحانی در جمع مردم گرگان در 14 خردادماه 1385 و سالروز رحلت امام خمینی(ره) در مورد شخصیت امام راحل اظهار داشت: «امام به همان نسبت که خدا محور بود، به همان نسبت هم به مسئله مردم سالاری اعتقاد داشت و همیشه توصیه میکرد که مسئولان به فکر انجام وظیفه خود باشند و به نتیجه نگاه نکنند و آنچه را که بر گردن مردم حق دارند باید انجام دهند. راه امام همانا خدا محوری و مردم سالاری بود.
از حوزه تا پیروزی انقلاب شخصیت امام هیچگونه تغییری نکرد از همان زمان که امام یک مرجع در حوزه علمیه قم بود تا زمان به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی در شخصیت امام هیچگونه تغییری به وجود نیامد که این در واقع همان اتصال به حق و از یاد بردن همه چیز جز خداست...»
روحانی و پرونده هستهای ایران[ویرایش]
اگر چه روحانی به صورت همزمان به فعالیتهای علمی اشتغال داشته، اما حضور مستمر وی در دانشگاه، موجب دوری او از مسئولیتهای کلیدی نبوده و روحانی با تصدی 16 ساله مسئولیت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی مسئولیت پرونده هستهای کشورمان را بر عهده داشت.
انتخاب به عنوان اولین مسئول پرونده هستهای ایران دوران تصدی روحانی در پرونده هستهای پس از طرح موضوع هستهای ایران در سطح بینالمللی و صدور قطعنامه شدیداللحن آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغاز گردید. شورای حکام آژانس، نخست در خرداد 1382 طی یک بیانیه و سپس در شهریور همان سال طی قطعنامهای به پرونده هستهای ایران پرداخته و تلاش کرد تا تعهدات سختی را بر دوش کشورمان قرار دهد. در این هنگام که مقارن با پیروزی آمریکا در عراق و تشدید فضای جنگ در منطقه بود، جامعه بینالمللی دچار التهاب و تنش بیسابقهای بود و نسبت به روند پیشرفتهای هستهای ایران نیز حساسیت خاصی به وجود آمده بود. با تشدید تنشها و با توجه به اختلافات موجود میان وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی، با پیشنهاد کمال خرازی، وزیر امور خارجه وقت و موافقت رئیس جمهور وقت، محمد خاتمی و همچنین سایر اعضای جلسه سران نظام، تصمیم گرفته میشود تا با تشکیل یک هسته قوی کارآمد سیاسی- فنی- حقوقی، مسئولیت مذاکرات بر عهده حسن روحانی گذاشته شود تا با اختیارات ویژه، برنامه جامعی برای ادامه کار تهیه کند و هماهنگی لازم بین ارگانهای ذیربط را برقرار نماید. بدین ترتیب حسن روحانی در تاریخ 82/7/14 مسئول پرونده هستهای شد و از آن تاریخ، این پرونده به طور کامل به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی محول گردید. متعاقباً مذاکرات ایران با سه کشور اروپایی از تهران (سعدآباد) شروع و در ماههای بعد در بروکسل، ژنو و پاریس ادامه مییابد.
اقدامات انجام شده در دوران ریاست دکتر روحانی بر پرونده هستهای روحانی و تیم او که متشکل از دیپلماتهایی بودند که "علی اکبر ولایتی" و "کمال خرازی" آنان را به عنوان بهترینهای وزارت امور خارجه معرفی کرده بودند. به دلیل شرایط سیاسی - امنیتی و تبلیغاتی که علیه ایران بود، تاکتیک خود را بر گفتوگو و اعتمادسازی استوار کردند. بدین صورت که در گام اول از گسترده شدن اتهامات و مجموعه مسائلی که علیه ایران مطرح میشد، ممانعت کردند تا از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری شود. از این رو در مسیر اعتمادسازی، در چند مقطع، برخی فعالیتهای هستهای ایران به صورت داوطلبانه تعلیق شد. اگرچه همزمان با اعتمادسازی، تثبیت حقوق ایران، کاستن فشارهای بینالمللی، ایجاد شکاف در غربیها و دور شدن از ارجاع پرونده به شورای امنیت، ایران توانست چرخه سوخت خود را تکمیل کرده و پیشرفتهای قابل توجهی بکند، ولی بعداً به تصمیمات دوران مسئولیت روحانی انتقاداتی مطرح شد. از مهمترین بیانیههای امضا شده در دوران ریاست روحانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: توافق نامه "سعد آباد" توافق نامه "بروکسل" توافق نامه "پاریس"
مفاد توافق نامه "سعد آباد" در 29 مهرماه سال 1382 برابر با 21 اکتبر 2003، در تهران توافق نامه "سعد آباد" بین تیم مذاکرات هسته ای ایران و "دومینیک دوویلپن"، وزیر امور خارجه وقت فرانسه، "جک استراو"، وزیر امور خارجه انگلیس و "یوشکا فیشر"، وزیر امور خارجه وقت آلمان به امضا رسید. در خصوص مفاد این توافق نامه میتوان به موارد ذیر اشاره کرد: - همکاری کامل ایران با آژانس بین المللی انرژیِ اتمی و اصلاح قصورهای احتمالی. - امضای پروتکل الحاقی و آغاز فرآیند تصویب آن در مجلس شورای اسلامی. - همکاری کامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی تا پیش از تصویب پروتکل الحاقی در مجلس شورای اسلامی. - تصمیم جمهوری اسلامی به تعلیق داوطلبانه همه فعالیتهای غنی سازی اورانیم و باز فرآوری به صورتی که آژانس تعریف میکند. - تعلیق واردات هر نوع تجهیزات و مواد خاص در صورتی که کاربرد نهایی آنها متضمن فعالیتهای مرتبط با باز فرآوری یا غنی سازی باشد. (حتی تعطیلی برخی رشتههای دانشگاهی مرتبط با پروژههای هستهای) - تعلیق تولید یا واردات مواد تغذیهای برای فرآیندهای غنی سازی. در توافق سعدآباد، ایران موفق به اخذ هیچ امتیازی از طرف مقابل نشد و در عین حال در زمینههای مختلفی از حقوق خود عقب نشینی کرد و امتیازات زیادی را به طرف مقابل داد. آنچه از آن با عنوان تعهدات سه کشور اروپایی یاد میشود، در سه محور قابل دسته بندی است. اولین مورد اینکه دولتهای سه کشور اروپایی حق ایران را برای استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای مطابق با معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای به رسمیت شناختند. این در حالی بود که حق ایران پیشتر با امضای "ام پی تی" به رسمیت شناخته شده بود و این چیز جدیدی نبود! دومین مورد، اینکه کشورهای اروپایی توافق کردند در صورت تأیید مدیر کل آژانس بین المللی انرژِی اتمی مبنی بر اجرای کامل تعهدات ایران و بر طرف شدن نگرانیهای سه کشور اروپایی، جمهوری اسلامی میتواند انتظار داشته باشد که آسان تر به فناوریهای جدید و اقلام دیگر در حوزههای مختلف دست یابد. سومین مورد، عهد کشورهای اروپایی همکاری با جمهوری اسلامی برای ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه از جمله ایجاد منطقه عاری از سلاح کشتار جمعی بود. چیزی که به خودی خود عاری از معنا و پرادوکسیکال به نظر میرسید. ایجاد منطقه عاری از سلاح کشتار جمعی با حضور اسرائیل چگونه ممکن بود و این مسئله اصولاً هیچ نفعی برای ایران در زمان امضای این توافق نامه نداشت.
بیانیهی سعد آباد، "روز استثنایی" برای مهمان، "جک استراو" خواست ایران در برابر توافق با اروپاییها، حل و فصل صلح آمیز اختلافات و جلوگیری از حمله احتمالی آمریکا و ممانعت از ارسال پرونده ایران به شورای امنیت بود. قرار بود بعد از دیدار سه وزیر اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان) با حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران و سرپرست مذاکرات اتمی همگی به دیدن محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت بروند.
جک استراو و بازگویی چگونگی امضای بیانیهی "سعد آباد" "جک استراو"، وزیر امور خارجه وقت انگلیس، بعدها در کتاب خاطرات خود با اشاره به این موضوع، از حضور خود در کاخ سعد آباد تهران و امضای آن توافقنامه که تمام فعالیتهای هستهای را به تعلیق درآورد به عنوان یک روز "استثنایی" یاد میکند. او دراینباره نوشته است: «در اوایل اکتبر 2003 مذاکرات دیپلماتیک برای ما سه نفر به اندازه کافی پیش رفته بود تا موافق نشست مشترک در پایان ماه شویم. به عنوان وزیر، سفر به تهران استثناییترین تجربهام بود. با دومینیک و یوشکا [فیشر] در اقامتگاه سفیر آلمان صبحانه خوردم تا برای مذاکره اصلی با ایرانیها که با هدایت دکتر روحانی بود، آماده شویم. این برنامه با خوشبینی در جدول زمانی ساعت 10 و نیم صبح گنجانده شده بود اما ساعت 10 ونیم آمد و رفت و هنوز توافقی صورت نگرفته بود، به ویژه بر سر مورد حساس تعلیق غنیسازی اورانیوم. ناگهان دکتر روحانی اعلام کرد که وقتش است که همه برویم و رئیسجهمور را ببینیم.» اما سه وزیر اروپایی به نوشته "جک استراو" از این پیشنهاد استقبال نکردند: «ما سه نفر به یکدیگر نگاه کردیم. دیگر همدیگر را خوب میشناختیم. من گفتم اما چیزی وجود ندارد که به خاطرش برویم و دیدار کنیم. دومینیک گفت برنامههای کاری ما در هواپیما و فرودگاه آماده است و یوشکا [فیشر] گفت ما خیلی خوشحال میشویم که برویم به کارمان برسیم. توافق را به وقت دیگری موکول کردیم و همه از صندلیها بلند شدیم. بهت و حیرت بر چهره طرف ایرانیها نشسته بود. ایرانیها را دیدیم که رفتند دور هم جمع شدند. دکتر روحانی و دیگر مذاکرهکنندگان شروع به تلفن زدن کردند- به تصور ما با مقامات ایرانی تماس میگرفتند.» وزرای اروپایی به روایت جک استراو در این لحظات به باغ سعدآباد رفته بودند: «ما کمی پلیکیدیم، بعد برای تنفس به باغ زیبا [سعدآباد] رفتیم. در نهایت، به داخل دعوت شدیم. طفره رفتنهای شفاهی جای خودش را به مذاکره جدی و سختِ قدیمی داد. نتیجه، بیانیه تهران بود.»
پای دراز استراو جلوی وزیر خارجه ایران ظهره وند، سفیر سابق ایران در ایتالیا نیز میگوید: «یادم هست که در گفتوگوهای سعدآباد، استراو وزیر خارجه انگلیس در زمان استراحت پس از مذاکرات، جلوی وزیر خارجه وقت ایران مثل یک فاتح در برابر کسی که الآن تسلیم شده، عمل کرد و پای خود را روی میز دراز نمود.»
توافق نامه "بروکسل" و ادامه تعلیق در ادامه توافق "سعد آباد"، غرب یک گام دیگر هم جلو آمد و توافق نامه بروکسل را تحمیل نمود. با فاصله چند ماه از بیانیه "سعدآباد" بار دیگر طرفهای مذاکره کننده در 4 اسفندماه سال 1382 برابر با 23 فوریه 2004 در بروکسل گرد هم آمدند و در آنجا نیز ایران بار دیگر به صورت یک طرفه امتیازات متعددی را به طرف مقابل داد. در توافقنامه بروکسل، مذاکره کنندگان هستهای موارد ذیل را متعهد شدند: - اقدامات اعتمادسازی بیشتر از طریق همکاری کامل و مداوم و بدون هیچ گونه قصور برجسته. - اعمال تعلیق فعالیتهای غنی سازی به تمامی تأسیسات موجود در کشور. - ارائه اظهارنامههای بعدی جمهوری اسلامی بر اساس تعهدات ایران تحت پروتکل الحاقی و زمان بندی تعیین شده آژانس. - تعلیق مونتاژ و آزمایش دستگاههای مرکز گریز. بر اساس این توافق که تنها 4 ماه بعد از توافق سعد آباد به امضا رسید ایران موظف شد مونتاژ و آزمایش سانتریفیوژها و همچنین ساخت داخلی قطعات سانتریفیوژ به تعلیق درآورد. در ادامه تقریباً 9 ماه بعد از توافق نامه بروکسل، این بار "سیروس ناصری" از نزدیکان روحانی به همراه سفیران وقت ایران در پاریس، لندن و برلین در پاریس با طرف غربی رو در رو هم قرار گرفتند. مفاد این توافق نامه نشان داد غرب در مواجه با ایران فراتر از موضوع هستهای میاندیشد و با نگاه سیاسی به این موضوع مینگرد.
مفاد توافق نامه "پاریس" این توافقنامه در 14 نوامبر 2004 برابر با 24 آبانماه سال 1383 به امضا رسید. مفاد توافق نامه "پاریس" به این شرح است: یادآوری توافق سعدآباد، گسترش دامنه تعلیق به کلیه فعالیتهای اتمی ایران. اروپا نیز اعلام آمادگی کرد تا برای پذیرش درخواست ایران در عضویت سازمان تجارت جهانی تلاش کند. عملکرد روحانی و تیم مذاکره کننده هستهای کشور در زمان اصلاحات به گونهای بود که "تونی بلر" وزیر وقت خارجه انگلستان در سخن تأمل برانگیزی اعلام کرده بود: «میوه اشغال عراق را از دستان "حسن روحانی"، دبیر وقت شورای امنیت ملی ایران، دریافت کرده است.»
پرونده هستهای و برخی حواشی و اظهارت در دوران ریاست دکتر روحانی[ویرایش]
در بحث هستهای فرماندهی در دست مقام معظم رهبری است دکتر حسن روحانی، مشاور عالی وقت مقام معظم رهبری در شورای عالی، در گردهمایی سراسری مسئولان دفاتر سیاسی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران در 10 آبانماه 1385، در خصوص فعالیتهای هستهای و مذاکرات آن گفته بود: «ما با وحدت، آگاهی و ایستادگی از این پیچ و خمها عبور خواهیم کرد. در بحث هستهای فرماندهی در دست مقام معظم رهبری است. سیاستهای اصلی از سوی مسئولان رده بالای نظام تصمیمگیری میشود و ما به دنبال ماجراجویی نیستیم و تنها در پی حقوق حقه خود هستیم و باید با صبر، حوصله، تدبیر، متانت و ایستادگی از این مسیر عبور کنیم که البته برای دشمنان بسیار سخت است که ایران کشوری باشد که قادر است سوخت هستهای تولید کند...»
واکنش رهبر معظم انقلاب به عقبنشینیهای پی در پی در برابر خواستههای طرفهای غربی روند عقب نشینی مسئولان هستهای وقت، از حقوق مردم ایران و حریصتر شدن غرب برای تصاحب این حقوق البته آنزمان با واکنش صریح رهبر معظم انقلاب روبرو شد. حضرت آیت الله خامنهای دی ماه سال 1386 در دیدار دانشجویان استان یزد با اشاره به فرایند عقبنشینی در برابر خواستههای هستهای دشمن در «چند سال قبل» فرمودند: «البته این فرایند به ملت ایران و افکار عمومی جهان نشان داد که وعدههای غرب توخالی است چرا که تعلیق موقت و داوطلبانه ایران، با سوءاستفاده دشمنان در حال تبدیل شدن به حذف فعالیتهای هستهای در کشور بود که بنده همان موقع تأکید کردم اگر روند مطالبه پی در پی طرفهای هستهای ادامه یابد وارد میدان میشوم که این کار انجام و روند توقف فعالیتهای هستهای به روند پیشرفت هستهای تبدیل شد.» تیم هسته ای دولت هشتم که ریاست آن را حسن روحانی بر عهده داشت در حالی به کار خود پایان داد که سیروس ناصری از اعضای ارشد این تیم، در سال 1385 پس از آنکه اتهام جاسوسی وی مطرح شد از کشور متواری گشت و حسین موسویان از دیگر اعضای این تیم نیز به دلیل اتهامات امنیتی محکوم شد و البته به آمریکا سفر کرد.
فتوای رهبری، تضمینی برای ادامه مذاکرات حسن روحانی در گفتوگویی با ماهنامه "مهرنامه" در تاریخ 21 اردیبهشتماه 1391، در خصوص مذاکرات هستهای در دوران ریاستش بر تیم مذاکرات هستهای، چنین میگوید: «فکر میکنم در نیمه آبانماه سال 1383 بود که مقام معظم رهبری برای اولینبار فتوای حرام بودن سلاح اتمی را در دانشگاه تهران در نماز جمعه مطرح کردند. آن زمان در آستانه بحثهای توافق "پاریس" نیز بود. در توافقنامه "پاریس" حکم تضمین عینی از طرف ایران قید شده بود اما از طرف اروپاییها بر تضمین محکم و تعهدات محکم تأکید شده بود. اولین مذاکرهای که من با سه وزیر اروپایی داشتم 13 دسامبر 2004، 23 آذر 1383 بود. فتوای رهبری حدود یک ماه قبل از این موضوع اعلام شده بود در آن جلسه به آنها گفتم که مهمترین بحث ما این است که در موضوع تضمین عینی توافق شود و همچنین موضوع تضمینها و تعهدات محکم از طرف شما. من در آن جلسه به سه وزیر اروپایی گفتم دو تضمین عینی از سوی ایران وجود دارد که شما باید آنها را بدانید. یکی از آنها فتوای رهبری است. ایشان فتوا دادند و دستیابی به بمب را حرام اعلام کردند. این فتوا برای ما از NPT و پروتکل الحاقی هم مهمتر است؛ یعنی از هر قانون دیگر برای ما مهمتر است. در آن مذاکرات من خودم به ذهنم رسید که مسئله فتوا را بیان کنم و هماهنگی خاصی نشده بود. آنها هم واژه "فتوا" را شنیده بودند و مفهوم آن را میدانستند. فرانسویها همواره گفتند که هدف ما از این مذاکرات رسیدن به یک رابطه استراتژیک با شماست. آنها میگفتند که این "فتوای رهبری" خیلی خوب است و اگر به قانون تبدیل شود نگرانی غرب از بین میرود یعنی اتفاقی که رخ میداد این بود که این فتوا که جنبه دینی داشت از جنبه حقوقی نیز تبدیل به قانون میشد...»
روحانی: توطئه آمریکا را شکستیم حسن روحانی در گفتگو با "خبرانلاین" در تاریخ 21 فروردینماه 1392 در مورد دوره ریاستش بر تیم مذاکرات هستهای اظهار داشت: «اولین دستاورد ما (منظور دورهای است که روحانی مسئول تیم مذاکره کننده بود. از سال 1382 تا 1384) این بود که کشور را از جنگ دور کردیم. زمانی به صورت تحلیلی گفته میشد که آمریکا و متحدانش به دنبال حمله نظامی علیه ایران بودند، اما الان که تاریخ نوشته شده و بسیاری از مقامات مسئول آن زمان خاطراتشان را نوشتهاند، صراحتاً آوردهاند که آمریکا مصمم به حمله علیه ایران بوده است. پس دستاورد اول مذاکرات این بود که کشور را از جنگ دور کردیم...» همچنین حسن روحانی در گفتگوی ویژه خبری در تاریخ 7 خردادماه 1392 در خصوص مسئولیتش از سال 1382 تا 1384 در حوزه پرونده هستهای و دستاوردهای آن، با اشاره به شکستن توطئه آمریکا مبنی بر حمله به ایران در دوره ریاست خود گفت: «فرانسه و انگلیس قول حق وتو به ما دادند؛ در جلسه رسمی، گفتند: «روبروی آمریکا میایستیم نمیگذاریم این پرونده برود اگر آمریکا برد از حق وتو استفاده میکنیم» این آنی است که من میگویم باید تهدید تبدیل به فرصت بشود.
آمریکاییها خُلند، آمریکاییها دیوانهاند آقای "البرادعی"، [مدیر کل سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی]، در کتابش [با نام: عصر فریب]، میگوید: «سه وزیر اروپایی آمدند به من گفتند ما سپر انسانی شدیم برای ایران تا آمریکا نتواند به ایران حمله کند ما نگذاشتیم به ایران حمله بشود.» در آن شرایط حساس، یادتان باشد کی بود تازه آمریکا آن هم "بوش" آن هم با آن دیوانگی که شما از آن دولت نئوکان یادتان است و سراغ دارید که خود اروپاییها میگفتند اینها خُلند، میگفتند اینها دیوانهاند، افغانستان را گرفته بودند، عراق را اشغال کرده بودند، ظرف سه هفته، در دلشان قند آب میکردند که فردا یا پس فردا نوبت ایران میشود پرونده را میبریم شورای امنیت و آنجا تصویب میکنیم و بعد حمله میکنیم. من نمیخواهم بگویم ما از آمریکا میترسیم ما از آمریکا نمیترسیم ما از هیچ کس نمیترسیم اما تا آنجایی که میتوانیم نباید بگذاریم جنگ بشود اگر هم یک روزی دشمن خواست جنگ را تحمیل کند ما مرد جنگیم ما میایستیم. ما نگذاشتیم پرونده هستهای کشور وارد شورای امنیت شود و در نتیجه نگذاشتیم قطعنامهای از سوی شورای امنیت علیه ما تصویب شود و تحریمی علیه ما شکل بگیرد. صلح آمیز بودن فعالیت هستهایمان را در بالاترین سطح در آن زمان به اثبات رساندیم و اگر میگفتند قصوری رخ داده؛ اقداماتی انجام دادیم که آنها قبول کردند اقدامات جبرانی یا اصلاحی انجام گرفته است. ما پرونده را از وضعیت اضطراری در شورای حکام خارج کردیم و فرصتی فراهم آوردیم که فناوری هستهای ایران کامل شود...»
بهترین مذاکرات سیاسی در طول سالهای اخیر دکتر روحانی، در گفتوگویی با روزنامه "شرق" در تاریخ 2 اردیبهشتماه 1392، با اشاره به نحوه عملکرد خود در زمان ریاست تیم مذاکره کننده هستهای گفت: «آقایان به کجای مذاکرات، اعتراض دارند؟ به صراحت اعلام میکنیم تمام آنچه ما عمل کردیم در چارچوب تصمیمات ملّی بوده و آنچه عمل کردیم، دستاورد بیشتری از حدّ تصمیماتی بود که به ما اعلام شده بود؛ بنابراین منافع ملّی را به خوبی محقّق کردیم. به اعتقاد من بهترین مذاکرات سیاسی در طول سالهای اخیر، این مذاکرات بود.» وی در حالی کامل شدن چرخه هستهای را به دولت اصلاحات نسبت میدهد که کارشناسان اذعان میکنند در پایان دولت اصلاحات تمام فعّالیتهای هستهای به دلیل توافقات دولت با سه کشور اروپایی متوقّف شده بود و فقط وقتی از سر گرفته شد که رهبر معظّم انقلاب اسلامی طیّ دستوری مقتدارنه به دولت خواستار لغو "تعلیق داوطلبانه" شدند.
اعتراض دفتر حسن روحانی به پخش قسمتی از مستند "صراط" صدا و سیما برنامه سیاسی "صراط" (تولید واحد مرکزی خبر) به بررسی فراز و نشیبهای هستهای در مدت 32 سال و تشریح مذاکرات ایران و غرب از جمله مذاکرات منجر به تعلیق فعالیتهای هستهای ایران پرداخته بود. این برنامه در 11 بهمنماه سال 1390 در قسمت چهارم خود به مطالبی پرداخت که دکتر حسن روحانی در آن مقطع ریاست تیم مذاکرهکننده ایران را بر عهده داشت.
آنچه در مستند صراط گفته شد[ویرایش]
در بخشی از این مستند به انتشار بیانیهٔ "سعدآباد" در زمان ریاست دکتر حسن روحانی اشاره شده و به تعطیلی فعالیتهای هستهای ایران در سال 1383 و بعد از بیانیهٔ سعد آباد پرداخته شد. کوتاه آمدن داوطلبانهٔ ایران در بحث هستهای و تعلیق فعالیتها به امید انعطاف غربیها 1 سال طول میکشد. در این مستند، این مدت تعلیق به نوعی افسردگی در فضای ذهنی دانشمندان هسته ای کشور تشبیه میشود. 1 سال بعد، در سال 1384، با توجه به سخنان مقام معظم رهبری در خصوص عدم ادامه تعلیق داوطلبانه و تصویب لزوم قطع عمل تعلیق توسط مجلس در 20 آبانماه سال 1384، تعلیق داوطلبانه پایان میپذیرد.
بخشی از نامه دفتر دکتر روحانی در اعتراض به مستند صراط[ویرایش]
دفتر دکتر حسن روحانی، به پخش این مستند اعتراض کرده و طی نامهای در تاریخ 14 بهمنماه سال 1390 به "مجید آخوندی"، معاون سیاسی وقت سازمان صدا و سیما اعتراض خود را ابراز داشت. بخشی از متن نامه دفتر دکتر حسن روحانی به شرح زیر است: «...با سلام و احترام در بخشی از برنامه سیاسی "صراط "، به فعالیت گروه هستهای ( از مهرماه سال 1382 تا مردادماه سال 1384) اشاره گردیده، بخشی که در آن متاسفانه چند ثانیهای از مصاحبه مسئولین به صورت گزینشی انتخاب شده بود. تاسفبارتر آنکه در این برنامه، حرفهای بی اساس و بدون منبع دقیقی از دو وزیر خارجه وقت اروپا نقل قول گردید که ظاهرا هدف برنامه ساز چیزی جز تحلیل از مقامات غربی و اهانت به مسئولین کشور نبود. در رابطه با برنامه مخرب، سراسر اهانتآمیز و خلاف واقع "صراط" نکاتی را ذیلا متذکر میشود:
مذاکرات سعدآباد از قطعات افتخار آمیز تاریخ سیاسی کشور[ویرایش]
دعوت از 3 وزیر خارجه وقت اروپا و مذاکرات سعدآباد که منتهی به بیانیه تهران گردید، در چهارچوب مصوبات سران نظام بوده و از قطعات افتخار آمیز تاریخ سیاسی کشور است. در این رابطه، ضرورت دارد توجه شما را به بیانات مقام معظم رهبری مدظله در دیدار با کارگزاران نظام (1382/11/08) دقیقاً 12 روز بعد از مذاکرات سعد آباد جلب نمایم: "کاری که مسئولین کردند، کار درستی بود. با تدبیر و بدون پذیرش تسلیم و قبول حرف زور انجام شد تا توطئهای که از طرف آمریکاییها و صهیونیستها علیه جمهوری اسلامی طراحی شده بود، شکسته شود. البته این آغاز قضیه است و کار تمام نشده است اگر ادامه این کار به همین روالی که تاکنون طراحی شده، ادامه پیدا کند، هیچ ایرادی ندارد... آنچه که تاکنون مسئولان محترم چه آقای دکتر روحانی و چه آقای رئیس جمهور و مسئولان دیگر حقیقتاً زحمت کشیدند این است که با دقت و ملاحظه جوانب، کار کردهاند و حواسشان جمع است که کاری بر خلاف مبانی و اصول انجام نگیرد؛ بنده هم مطلع هستم و هر جا احساس کنم که بر خلاف ضوابط اهداف و عزت ملی و جهت گیری نظام اسلامی کاری انجام میگیرد، مطمئنا نخواهم گذاشت و جلو را میگیرم، البته تاکنون چنین مسئلهای پیش نیامده و به فضل الهی امیدوارم بعد از این همه بتوانند با همه جهات این کار را پیش ببرند."
عقب نشینی در جنگ گاهی یک تاکتیک[ویرایش]
در این نامه در اعتراض به استفاده از لفظ "عقب نشینی" توسط تیم مزاکره کننده ایران به مدت 1 سال چنین آمده است: «...در این برنامه کلام معظم رهبری مدظله مورد سوء استفاده برنامه سازان ما قرار گرفت، اگر ایشان در بیانات خود به واژه "عقب نشینی" اشاره فرمودند منظور نظر ایشان "عقبنشینی تاکتیکی" بود که در صورت عدم تحقق خیانت به کشور محسوب میشد. در همین رابطه ضرورت دارد تا با بیانات مقام معظم رهبری در جلسه کارگزاران نظام در تاریخ 1385/07/18 که زمینه سیاسی عقب نشینی را تبیین فرمودهاند توجه شود. "در جنگ، عقب نشینی یک تاکتیک است، عقبنشینی فرار نیست این را آدمهایی که جنگ را دیدهاند خوب میدانند، میفهمند همچنانی که پیشروی تاکتیک است یک جا فرمانده لازم میداند عقب نشینی تاکتیکی بکند. که اگر نکند خیانت است همچنانی که اگر آنجایی که باید پیشروی کند، پیشروی نکند خیانت است. فرق عقب نشینی تاکتیکی با فرار چیست تفاوتش ایناست که تحت انتظام فرماندهی و یک عمل منضبط است ما آن 2 سال، 2 سال و نیم آن مشیای که داشتیم اگر آن مشی را نمیکردیم امروز ممکن بود خودمان را ملامت کنیم بگوییم چرا آن راه را تجربه نکردیم حالا نه، به دل قرص و یا دید روشن میدانیم داریم چه کار میکنیم آن راه را هم تجربه کردیم و دیدیم هیچ احتیاجی بر علیه دستگاه و نظام نیست..."
پایان تعلیق داوطلبانه در زمان ریاست دکتر روحانی[ویرایش]
دفتر دکتر روحانی با اشاره به وظیفهٔ خطیر اطلاع رسانی در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مطابق وظیفه شرعی و قانونی خود، با اشاره به پایان دادن تعلیق داوطلبانه ایران در زمان ریاست دکتر حسن روحانی چنین مینویسد: «در پاییز 1383 تعداد سانتریفیوژها را از چند عدد به حدود 1300 عدد رساند و به دولت نهم تحویل داد UCF اصفهان را در بهار 1383 و آب سنگین اراک را در تابستان 1383 تکمیل نمود. شایان ذکر است که تعلیق موقت و داوطلبانه قطعه و مونتاژ برای نخستین بار توسط گروه هستهای دور دوم در تیر ماه 1383 شکسته شد و دکتر حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی طی مصاحبهای در تاریخ 83/04/9 آغاز فعالیت را اعلام کرد پایان تعلیق موقت و داوطلبانه اصفهان نیز توسط گروه هستهای مذکور در اردیبهشتماه 1384 اعلام گردید و دکتر حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی نیز طی مصاحبهای در تاریخ 84/02/10 این مسئله را اعلام کرد.»
دستاوردهای تیم مذاکرات هستهای در دوران ریاست روحانی[ویرایش]
دفتر دکتر حسن روحانی دستاوردهای دوران ریاست وی در سازمان انرژی هستهای را با استناد به کتابهای "محمد البرادعی"، مدیر کل وقت آژانس بین المللی انرژی اتمی و همچنین "یوشکا فیشر"، وزیر خارجه وقت آلمان این چنین بر میشمارد: «کشور را از خطر جنگ رهانید. خانم رایس وزیر خارجه آمریکا در مصاحبهای در 20 اسفندماه سال 1383 با رویترز میگوید: "ایرانیها در مذاکرات خود با سه کشور اروپایی موفق شده بودند آمریکا را منزولی کنند و به نحوی طلبکار باشند که آمریکا و اروپا به آنها امتیاز بدهد." مسائل مورد بحث و استناد دشمنان ملت را حل و فصل نمود. فرصت لازم را برای دانشمندان هستهای جهت تکمیل فن آوری هستهای به وجود آورد.» گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی به خوبی گویای آن است که اتهامات دشمنان ایران مبنی بر اینکه ایران به مدت 18 سال مخفی کاری کرده و تعهدات بینالمللی هستهای خود را نقض نموده است به تدریج حل و فصل نموده و در قطعنامه نوامبر 2004 (آبانماه سال 1384) پرونده هستهای ایران از دستور کار اضطراری شورای حکام خارج میشود.»
پایان کار در "شورای عالی امنیت ملی"[ویرایش]
روایت لاریحانی از انتخابش به عنوان جانشین دکتر روحانی در "شورای عالی امنیت ملی" علی لاریجانی در گفت و گویی با روزنامه "همشهری" در سال 1387 به بیان ناگفتههای جالبی از دبیری شورای عالی امنیت ملی پرداخت. وی درباره انتخابش به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی دولت احمدی نژاد گفت: «در یکی دو ماه آخر ریاست جمهوری آقای خاتمی که آقای احمدی نژاد هم انتخاب شده، اما کارها هنوز واگذار نشده بود، دولت تصمیم گرفت به دلیل عدم تعهد اروپاییها به وعدههای خود، تعلیق را بردارد و کار یو سی اف را در اصفهان آغاز کند. این اقدام فوراً بازتابهای زیادی پیدا کرد و غربیها شروع به رجز خوانی کردند و جلسه فوق العاده شورای حکام را ترتیب دادند. در همین ایام، رایزنی برای انتخاب وزرای کابینه آقای احمدی نژاد هم مطرح بود؛ روزی آقای احمدی نژاد به من گفتند که خدمت مقام معظم رهبری بودند و بحث دبیری شورای عالی امنیت ملی مطرح شد (ظاهراً آقای احمدی نژاد تصمیم گرفته بودند که آقای روحانی تغییر کنند) و در رایزنی با ایشان، مقام معظم رهبری نظر خود را در مورد اینجانب مطرح فرمودند. آقای احمدی نژاد گفتند: من استقبال کردم و حالا نظر شما چیست؟» لاریجانی در مورد نحوه پذیرش آن سمت میگوید: «از حسن نظر ایشان تشکر کردم و قرار شد فکر کنم. آن موقع شرایط کشور خیلی حساس بود. فوراً خبر در میان سیاسیون پیچید. آن زمان چند مسئله در ذهن من مطرح بود یکی دوستی طولانی من با آقای روحانی که عاملی بود که این تغییر را مشکل میکرد. از ابتدای انقلاب که من با آقای روحانی در صدا و سیما با هم مشغول بودیم، روابط دوستانه نزدیکی داشتیم؛ مسئله دیگر این بود که در چند سال اخیر با آقای احمدی نژاد رفاقت داشتم و مخصوصاً در زمان شهرداری ایشان، ارتباط ما بسیار نزدیک بود ولی با هم هنوز از نزدیک کار نکرده بودیم و سلیقه ایشان را نمیدانستیم. با کار دبیرخانه هم از قبل آشنا بودم و میدانستم چند وزارتخانه کلیدی مثل کشور و خارجه و اطلاعات باید هم فکر با دبیرخانه باشند. قبل از پاسخ به آقای احمدی نژاد و پس از مشورت با مقام معظم رهبری و کسب رهنمودهای ایشان، با آقای دکتر روحانی نیز جلسهای داشتم. ایشان به من گفت من خودم هرچه فکر کردم دیدم در این شرایط کسی که میتواند مسئولیت را بر عهده بگیرد، شما هستید.»
روحانی: همکاری با احمدی نژاد سخت بود حسن روحانی در گفت و گویی با ماهنامه "مهرنامه" در تاریخ 21 اردیبهشتماه 1391، در خصوص پایان کارش در دبیری شورای عالی امنیت ملی این چنین میگوید: «هاشمی و خاتمی در بسیاری از مسائل نظرات واحدی داشتند. همان فکری که آقای هاشمی نسبت به روابط دنیا داشت آقای خاتمی نیز همان فکر و برنامه را داشت. این دولتها در این جهت تفاوتی نداشتند؛ اما دولت نهم کاملاً رفتارش با دولتهای گذشته متفاوت بود. این تفاوت را نیز ما نمیگوییم. خود آنها بیشتر اعلام و اظهار میکردند. دولت نهم به صراحت میگفت که تفکر ما با دولتهای گذشته متفاوت است. حتی میگفتند که این راهی که ما انتخاب کردهایم راه درست است. من 15 خرداد 1384 خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و از ایشان خواستم که از دبیری شورای عالی امنیت ملی کنارهگیری کنم. به ایشان گفتم من در دولت آقای هاشمی اگر توانستم کار کنم به این علت بود که بین من و آقای هاشمی اعتماد صددرصد بود. در دولت آقای خاتمی نیز در روزهای اول اعتمادی بالای 90 درصدی وجود داشت و خیلی زود اعتماد ایشان به من صددرصدی شد. آقای خاتمی نمیآمد به من بگوید که داری چه کار میکنی با کی مذاکره کردی، چی گفتی؟ چرا این کار را نکردی و چرا این کار را کردی؟ اعتماد صددرصد داشت. خدمت ایشان گفتم که من هیچ شناختی نسبت به آقای احمدینژاد ندارم. ایشان نیز قاعدتاً نسبت به من هیچ شناختی ندارد و کار بسیار سخت جلو میرود. بعد از این استدلالات، آقا نیز پذیرفتند و گفتند که من نیز همینجور میبینم. گفتم خوب است برای دبیر شورای امنیت فرد دیگر مسئول شود. من آقای احمدینژاد را فقط یک بار دیده بودم. یک بار در بحث زلزله تهران، ایشان را که شهردار تهران بود، به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی دعوت کرده بودم. همین بار ایشان را از نزدیک و در آن جلسه دیدم. دیگر هم ایشان را ندیدم. به همین علت همکاری سخت بود...»
-سیاست خارجی دکتر روحانی (آمریکا، اسرائیل، خاورمیانه) تأسیس اسرائیل، مدافع حقوق غرب و آمریکا در خاورمیانه حسن روحانی در سمینار "ابعاد بینالمللی و حقوقی تجاوز اسرائیل به غزه و سناریوهای پیش رو" که در 1 بهمنماه سال 1387 و در محل مرکز تحقیقات استراتژیک برگزار شده بود، با اشاره به جنگ 22 و 33 روزهٔ لبنان گفت: «60 سال پیش یک حادثه بینظیر در تاریخ رخ داد؛ و عدهای را از سراسر دنیا جمع کردند و در سرزمینی جای دادند و دولت جعلی تشکیل دادند. با هدف اینکه غرب یک پایگاه قوی دائمی در خاورمیانه ایجاد کند. منطقه حساسی که محل اتصال سه قاره است و سرزمینی که مورد توجه همه مذاهب بود. در آن شرایط اسرائیل به عنوان پاسدار منافع غرب در منطقه و قدرت مقاوم در برابر نهضتهای سوسیالیستی در منطقه تأسیس شد.
تکیه بر استراتژی امام(ره)، ایستادگی و مقاومت یک ملت در برابر تمام قدرتها تکیه گاه اصلی نیروهای مقاومت، مردم هستند. استراتژی امام(ره) ایستادگی و مقاومت یک ملت در برابر تمام قدرتها بود و ملت در برابر همه قدرتهای خارجی و رژیم صهیونیستی پیروز شدند. بعد از انقلاب هر وقت تکیه گاه ملت بود پیروزی را به دنبال داشت و هر وقت از ملت فاصله گرفتیم شکست خوردیم. در دفاع 8 ساله جنگ تحمیلی مردم به صحنه آمدند و ما به پیروزی رسیدیم و این الگو به منطقه صادر شد به طوری که در سال 1982 در لبنان، برای اولین بار این به منصه ظهور رسید. ضربه دوم زمانی است که اسرائیل در جنوب لبنان پا به فرار میگذارد و ضربه سوم ایستادگی و مقاومت در جنگ 33 روزه بود. در فلسطین هم از زمانی که استراتژی عوض شد حماس با این شعار آمد و در خط مشی خود اعلام کرد که هدف احتزاز پرچم توحید و الله در سراسر فلسطین و ایجاد حکومت اسلامی است و با این استراتژی شهید "احمد یاسین" و همکارانشان کار خود را ادامه دادند. در انتفاضه اول و دوم، مردم فلسطین در برابر اسرائیل مقاومت کرده و پیروز شدند. پس شرایط جدیدی در منطقه ایجاد شد.
مدافع منافع غرب در منطقه در تأمین امنیت خود وامانده اسرائیلیها فکر میکردند با تکیه بر آمریکا میتوانند پیروز شوند اما در 11 سپتامبر 2001، جنگ عراق، جنگ افغانستان، ماجرای لبنان، سوریه و فلسطین، خاورمیانه بزرگ و خاورمیانه جدید ابهت آمریکا شکسته شد. آمریکا زمانی که به صحنه آمد ابهتش شکسته شد و اسرائیل نیز در جنگ 33 روزه و 22 روزه [لبنان] ابهتش شکسته شد. مشکل این بود که قرار بود اسرائیل امنیت و منافع غرب را در منطقه تأمین کند اما امروز در تأمین امنیت خود نیز وامانده است. ما که 8 سال جنگ دیده بودیم در برابر این همه عظمت رشادتهای مردم غزه، سر فرود آوردیم، پیروزی مردمی از آن غزه بود و ملت و مردم در تمام 22 روز در کنار حماس بودند. اگر ملت به پا خواست، این همان استراتژی امام(ره) است. اسرائیل از لحاظ بینالمللی هم شکست خورد و قدرت مردمی اعلام کرد سازمانهای بینالمللی کارآمدی ندارد.
فلسطین و غزه آزمایشی پیش روی اوباما دکتر حسن روحانی در حاشیه سمینار «ابعاد بینالمللی و حقوقی تجاوز اسرائیل به غزه و سناریوهای پیش رو» در 1 بهمنماه 1387 و در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام به پیروزی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پرداخت و به رئیس جمهور وقت آمریکا، اوباما، چنین توصیه کرد: «عملاً باید ببینیم که اوباما در اعلام سیاستهایش و هنگام عمل چه میکند؟ به نظر من آزمایشی پیش روی اوباما است و آن مسئله فلسطین و غزه است. آمریکا ناچار است در سیاست خارجی خود حداقل تغییرات اساسی را ایجاد کند و ما نیز منتظر میمانیم تا ببینیم این تغییرات چگونه خواهد بود چرا که سیاستی که بوش به نام سیاست "مشت آهنین" دنبال میکرد با شکست قطعی در کل منطقه مواجه شد.»
توسعه خشونت و تروریسم نتیجه عملکرد آمریکا حسن روحانی رئیس وقت مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت، در سخنرانی که در جمع نمایندگان پارلمان آلمان و نخبگان سیاسی این کشور در برلین و در 28 شهریورماه 1386 انجام داده بود، گفت: «مبارزه با تروریسم از آن نوعی که آمریکا در افغانستان انجام داد، باعث از بین بردن گروه القاعده و طالبان در افغانستان نشد و صلح و آرامش و رونق را به این کشور بازنگرداند بلکه برعکس، القاعده که دامنه فعالیتش بیشتر در افغانستان محدود بود پا را فراتر گذارده و امروزه در عراق و برخی دیگر از کشورهای عربی با جذابیت بیشتر و نیروهای جدیدتر به مواجهه با آمریکا و عملکرد آن در منطقه برخاسته است. از این طریق برحجم و کیفیت خشونت در منطقه افزوده شده و مردم عادی این کشورها و سایر کشورهایی که در جنگ دخالتی ندارند، قربانیان ناخواسته توسعه خشونت و تروریسم القاعده که نتیجه عملکرد کوتاه بینانه آمریکا است، میباشند. طالبان و القاعده روز بروز بیشتر مطرح شده و بر سیاستگذاری و اجرای آن در افغانستان تأثیر گذارند. بر مبنای قرائن و شواهد اطلاعاتی، برخی کشورهای اروپایی و خود آمریکا با توجه به این نکته درصدد برقراری تماس با طالبان و رسیدن به تفاهمی با این گروه برای ادامه کار در افغانستان میباشند.
دورویی و نفاق صفت مشخصه آمریکا سیاست آمریکا در مورد ایجاد خاورمیانه بزرگ و بسط دموکراسی، کلمات زیبا و بلند پروازانهای بود که مبدعین آنها را فقط میتوان خوش خیال و کوته بین خواند. بسیج کشور بزرگی همانند ایالات متحده آمریکا برای حمایت از ایجاد خاورمیانه بزرگ و بسط دموکراسی، صرفاً شعارگونه بوده و به ملزومات و مقدمات آن و به فرهنگ بومی منطقه توجه نشده باشد، کمتر از خیانت به مردم آمریکا و از دست دادن حیثیت و آبروی آمریکا در سطح بینالمللی نیست. وقتی به این نکته توجه میکنیم که دوستان آمریکا در منطقه کمترین تجانس و نزدیکی با اصول دموکراسی را دارند، مشخص میشود که دورویی و نفاق صفت مشخصه این سیاست و سیاستمداران حامی آن میباشد. مقامات و مسئولین آمریکایی عامدانه مردم خود و افکار عمومی جهان را فریب میدهند. آنها به راحتی به مردم خود دروغ میگویند...»
آمریکاییها باید صداقت خود را برای ایجاد رابطه با ایران نشان دهند »روحانی در گفتگو با شبکه "العالم" در تاریخ 31 شهریورماه 1386، در خصوص احتمال گفتوگو بین مقامات آمریکایی و ایرانی در آینده اظهار داشت: «بحث ملاقات برخی از مقامات ایرانی و آمریکایی و آینده روابط دو کشور و اعتماد سازی، هر از چند گاهی مطرح شده است اما واقعیت امر این است که جمهوری اسلامی ایران در مسئله آمریکا آغازگر نبوده است و این آمریکاییها بودند که با جمهوری اسلامی ایران قطع رابطه کردهاند و آنها هم باید حتماً برای تجدید این رابطه پیش قدم بشوند. جمهوری اسلامی ایران همواره این را اعلام کرده است که مشکل اصلی آن است که ما باید به صداقت نیت آمریکا پی ببریم و هر زمانی که ما پی ببریم که آمریکاییها در نیت خودشان صادقند و واقعاً میخواهند که مشکلات بین ایران و آمریکا بر اساس برابری و به دور از سلطهجویی حل و فصل نهایی بشود؛ من فکر میکنم که آن زمان برای این کار مناسب باشد...»
توطئه سه ضلعی غرب علیه ایران حسن روحانی در گفتگو با "مرکز بین المللی مطالعات صلح" در 6 آبانماه 1390 از توطئه سه ضلعی غرب علیه ایران خبر داد و گفت: «کل ماجرا، سناریوی نویی است که از سوی مقامات امنیتی آمریکا برای فشار بر ایران نوشته شده است. این فشار هم سیاسی خواهد بود و هم در مراحل آینده اقتصادی است. البته این سناریو بسیار ضعیف نوشته شده است. بههرحال هر سه مورد، موضوع حساسی است، هم حقوق بشر، هم سلاح کشتار جمعی و هم مسئله تروریسم. پس آنها این سه مسئله را با هم مطرح کردهاند یعنی ایران، حامی تروریسم است و خودش میخواهد دست به ترور بزند، حقوق بشر را هم نقض میکند، حتی گزارشگر ویژه را به کشورش راه نداد و دیگر اینکه ایران کشوری است که در مسائل هستهای با آژانس همکاری نمیکند. میخواهند این سه مسئله را کنار هم قرار دهند برای اینکه جَوی درست کنند که در آخر به نتیجه دلخواهشان برسند، میخواهند تحریمهای بعدی را در شورای امنیت مطرح کنند اما با مخالفت کشورها مواجه نشود و بتوانند از این مرحله به راحتی عبور کنند. بحث حقوق بشر هم در سالهای اخیر همیشه علیه ما مطرح بوده است. آن هم به دلیل گزارشی است که "احمد شهید"، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد حقوق بشر در ایران، مطرح خواهد کرد، قاعدتاً هدف نهایی آمریکا از همه این سروصداها دستیابی به دو هدف است: افزایش فشار بر ایران و کاهش فشارها بر دولت "اوباما" که به خاطر فشار تحولات اجتماعی و مسائل اقتصادی به وجود آمده و جو امنیتی را در این کشور دامن زده است تا از این مسیر محبوبیت از دست رفته "اوباما" را نیز بازسازی کنند.»
ادعای کذب آمریکا آمریکا در بیانیهای رسماً از راه اندازی یک سایت با نام "سفارت مجازی برای ایرانیان"خبر داد و بنا بر ادعای امریکا این کار با هدف از بین بردن شکاف موجود میان ایرانیان و آمریکاییها راه اندازی شده است. حسن روحانی در گفتگو با "مهر" در تاریخ 28 آذرماه 1390، در خصوص راه اندازی سایت "سفارت مجازی آمریکا در ایران" گفت: «چون دولت آمریکا مرتباً با تحریمها و فشارها در طول این چند سال به ضرر ملت ایران حرکت کرده است، قصد دارد با راه اندازی سفارت مجازی در ایران تظاهر کند که ما با مردم ایران خوب هستیم و فقط با حکومت ایران مشکل داریم. به اعتقاد بنده این ادعای امریکاییها برای هیچ کس قابل باور نخواهد بود...»
دیدگاه "کاملاً متفاوت" روحانی با عربستان و ترکیه در خصوص سوریه[ویرایش]
حسن روحانی در گفتگو با "مرکز بین المللی مطالعات صلح" در 6 آبانماه 1390 در خصوص تحولات سوریه اظهار داشت: «دیدگاه ایران در رابطه با سوریه "کاملاً متفاوت" با عربستان است و میبینیم که عربستان هم در بحرین و هم در یمن دنبال تثبیت این حکومتها و مخالفت با مردم است. این در حالی است که سیاست ایران همیشه موافق با مردم بوده است. درباره سوریه هم ما مخالفتی نداریم، اگر مردم سخن حقی دارند یا مطالبه حقی دارند، مطالباتشان را دنبال کنند. منتها تحرکاتی در سوریه دیده میشود که کاملاً متفاوت است یعنی حضور این همه اسلحه در شهرهای مرزی سوریه جای سؤال دارد. درحالیکه در مناطق مرکزی سوریه خبری نیست، به یک باره میبینیم در شهرهای مرزی تظاهرات میشود که این خودش جای سؤال است که چگونه فقط در نقاط مرزی این درگیریها وجود دارد یا شهرهایی که نزدیک ترکیه یا مرز لبنان و اردن است. چرا در بقیه مناطق خبری نیست؟ تحولات سوریه کاملاً متفاوت با کشورهای دیگر است. در تمام این کشورها قیامها برای رد استبداد و استعمار خارجی است اما در سوریه بیشتر حوادث قومی و طایفهای است و بحث اقدامات مسلحانه است. در سوریه به همان میزانی که مردم کشته شدند نیروهای امنیتی نیز از بین رفتند، پس این یک درگیری است نه تظاهرات. به همین دلیل است که ما با برخی تحرکات در سوریه مخالف هستیم. چون میبینیم که مداخله کشورهای همسایه در کار است و این مداخله چیزی نیست که مطلوب ما باشد. از طرف دیگر احساس میشود که صهیونیستها و امریکاییها وقتی یاران خودشان را در منطقه از دست دادند دنبال این هستند که جبهه پایداری و کشورهایی که در برابر صهیونیستها مقاومت دارند را مورد هجمه قرار دهند. لذا طرحی تهیه کردند تا سوریه و مناطق مرزی این کشور را تهدید کنند. چون سوریه کشوری است که در برابر صهیونیستها مقاومت میکند. به حزبالله فشار میآورند چون بخشی از جریان مقاومت است، به حماس و جهاد اسلامی در فلسطین فشار میآورند چرا که در برابر اسراییل مقاومت میکند. ما از اصل آزادی در سوریه و دستیابی مردم به حقوق مشروعشان حمایت میکنیم. البته معتقدیم که غرب و بعضی کشورها توطئههایی در منطقه علیه سوریه دارند که باید با آنها مقابله کنیم و در نهایت اگر ایران نقش میانجی داشته باشد بسیار مناسب است.»
تفاوت دیدگاه ایران و ترکیه در خصوص سوریه حسن روحانی در گفتگو با "مرکز بین المللی مطالعات صلح" در 6 آبانماه 1390 در خصوص مواضع ترکیه در مورد سوریه و تفاوت آن با ایران گفت: «مواضع ترکیه نسبت به ایران در سالهای اخیر مواضع بدی نبوده است. این کشور پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه روابط گرمتری با ایران داشته است. زاویههایی میان ایران و ترکیه ایجاد شده که عمدتاً در بحث سوریه بوده است. ترکیه در کنار غرب قرار گرفت چرا که بر این اعتقاد بود که بشار اسد ظرف یک یا دو هفته سرنگون میشود و حکومت فعلی سوریه نمیتواند ادامه داشته باشد ولی بعد دیدند که سیر جریانات سیاسی این کشور آن گونه نیست و هرچه کار جلو میرود حکومت دمشق استحکام بیشتری پیدا میکند و اتفاقاً اینها میخواستند بحث تظاهرات و درگیریها را به شهرهای مرکزی بکشانند که ناموفق بودند. از دیدگاه ما مردم سوریه حقوقی دارند که باید به آن حقوق رسیدگی شود. در این مورد بحثی نداریم و نمیخواهیم یک دفعه بگوییم که هر کاری که دولت میکند درست است، به هر حال حزبی که در سوریه حاکم است، حزب بعث است و از لحاظ اعتقادی، فکری و ایدئولوژیکی تفاوتهای زیادی با ما دارد اما حمایتی که ما همیشه از سوریه داشتیم به خاطر جبهه مقاومت بوده و فقط به این دلیل است که سوریه همواره ایستادگی کرده و در برابر اسرائیل مقاومت کرده است. الان هم این جنبه برای ما بسیار مهم است. جنبهای که مثلاً در مصر و تونس و بحرین بوده یعنی وابستگی آن کشورها به آمریکا و نوعی سلطه آمریکا بر این کشورها، چنین حالتی در سوریه هیچوقت نبوده است. هیچوقت آمریکاییها بر سوریه مسلط نبودند، هیچوقت طرح آمریکاییها در سوریه موفق نبوده، میدانید بارها آمریکاییها طراحیهای مختلفی علیه سوریه داشتند و هیچوقت هم موفق نبودند؛ بنابراین فاصله سیاست ایران با ترکیه در این مورد است اما در کل مواضع ترکیه با ایران نزدیک است.
سیاستهای ترکیه در خاورمیانه حزب حاکم بر ترکیه کم و بیش اسلامی است. بههرحال به یک سری اصول و شعائر اسلامی و مناسک اسلامی هم اعتقاد دارد و هم پایبند است. بعضی از مواضعی که آقای "اردوغان" در قبال اسراییل اتخاذ کرد، مواضع خوبی بود. مثلاً موضوع ارسال کشتی برای شکستن محاصره غزه، اقدامی سمبلیک و مثبت بود؛ اما باید به یاد داشته باشیم که ترکیه عضوی از ناتو است و به شدت دنبال عضویت در اتحادیه اروپا نیز است؛ یعنی هیچوقت نباید ترکیه را با خودمان مقایسه کنیم.
ترکیه به دنبال تشکیل یک حکومت لائیک در مصر و تونس مواضع ما اصولی است و منشأ گرفته از اعتقادات دینی و انقلابی ما است، با و جود آنکه رهبران حزب عدالت و توسعه ترکیه مسلمان هستند اما در بعضی از شعائر دینی تلاش میکنند اهداف دیگری را دنبال کنند و بعضی از کارهایی که انجام میدهند برای جلب نظر افکار عمومی مسلمانان منطقه است. در تحولاتی که در منطقه [خاورمیانه] صورت گرفت نخست وزیر ترکیه [اردوغان] به مصر و تونس رفت و گفت باید الگویتان ترکیه باشد، بنابراین میبینید که رقابتی در منطقه ایجاد شده است. اردوغان نیز به دنبال آن است که یک حکومت لائیک در مصر و تونس سرکار بیاید که الگویش ترکیه باشد.
تبلیغ غرب برای الگو قرار دادن سیاست ترکیه در خاورمیانه تمام غربیها هم همین موضوع را تبلیغ میکنند که الگوی کشورها باید ترکیه باشد چون به هر حال ترکیه کشوری است که اسراییل در آنجا سفارت دارد، ترکیه کشوری است که با اسراییل روابط اقتصادی دارد، روابط سیاسی دارد، روابط نظامی دارد. ترکیه و اسراییل مانورهای مشترکی نیز با یکدیگر داشتند. بنابراین ترکیه مخالفتش با اسراییل، مخالفتی سمبلیک و محدود در همان چارچوبهای کلی است که غرب دنبال میکند. هیچوقت آقای "اردوغان" نخواهد گفت که اسرائیل نامشروع است، امکان ندارد که این حرف از ترکیه شنیده شود. هیچ زمانی آقای "اردوغان" نمیآید به صراحت از حماس و حزبالله و مبارزاتشان علیه اسراییل حمایت جدی کند. هیچوقت نمیگوید که کل سرزمین اسرائیل متعلق به فلسطینیها است. او هیچوقت چنین حرفیهایی نخواهد زد اما بههرحال از کشتار بیرحمانه اسرائیل ممکن است نقد و انتقاد کند و از محاصره غزه انتقاد داشته باشد. بنابراین توقعات ما از ترکیه باید متناسب با شرایط باشد و همچنین با ساختار ترکیه، سوابق و با شرایطی که دارد؛ بنابراین طبیعی است که ترکیه با غرب و آمریکا و در کنار آنها باشد، منتها با بیانی که خودش دارد و با چارچوبی که آنها دارند.»
انتخابات ریاست جمهوری سال 1384[ویرایش]
کسب تکلیف آیت الله هاشمی از رهبری برای حضور در انتخابات سال 1384 حسن روحانی، دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی در گردهمایی «فعالان مساجد و مشارکت حداکثری» در تاریخ 1 خردادماه 1384 در مسجد النبی(ص) واقع در نارمک، گفت: «در این دور از انتخابات با توجه به این که فقط دو کاندیدا حضور دارند انتخاب کردن خیلی راحتتر است و کافی است سوابق، مدیریتها، تجارب، و توانمندیهای این دو نفر را کنار هم بگذاریم و قیاس کنیم تا به انتخاب اصلح برسیم. حضور یک فرد توانمند از طرف ایران در عرصه بینالمللی مایه آبروی نظام و ایران است و در شرایطی که دشمنان توطئهگر ما منتظر کوچکترین فرصت هستند باید خیلی مراقب باشیم. بعد از مرحله اول انتخابات برخی نزدیکان آقای هاشمی برای ادامه حضور ایشان به عنوان کاندیدا تردیدهایی داشتند که در پی سؤال ایشان از مقام معظم رهبری معظم له صراحتاً بر حضور آقای هاشمی در مرحله دوم انتخابات تاکید کردند. مردم باید متوجه اهمیت انتخاب خود باشند و در انتخاب نفر دوم کشور حساسیت و دقت لازم را به خرج دهند.»
به ذهنمان خطور هم نمیکرد احمدی نژاد رئیسجمهور آینده کشور باشد حسن روحانی در سلسله نشستهای "حماسه حضور" که به همت دانشجویان انجمن اسلامی در دانشگاه شهید بهشتی و در تاریخ 17 اردیبهشتماه 1392 برگزار شده بود در خصوص توافقات هستهای در دوران اصلاحات و تأثیر انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 بر آن اظهار داشت: «در مذاکرات معروف "سعدآباد" در تهران یکی از افتخارات ما این بود که ایران هیچگونه و هیچگاه تعهد حقوقی نداده بود و خطاب به غربیها گفتیم که به صورت داوطلبانه عمل خواهیم کرد. ما امیدوار بودیم که مسئله هستهای ایران در سال 1384 با رئیسجمهور بعدی که به گمانمان هاشمی بود با دیپلماسی خودمان ادامه یابد، اما انگلیسیها گفتند که رئیس جمهور شما شهردار تهران است. این مسئله که در اردیبهشت 1384 از سوی این پیر استعمار خرفت زده شد به ذهنمان خطور هم نمیکرد که احمدینژاد رئیسجمهور آینده کشور باشد...»
اظهار نظر دکتر روحانی در مورد حوادث سال 1388 و تجمعات 25 بهمن 1389 و واقعه 9 دی[ویرایش]
انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 "لیلةالقدر" نظام و کشور و مردم حسن روحانی در جمع اعضاي شورای مركزی حزب "اعتدال و توسعه" در تاریخ 13 اردیبهشتماه 1388، در خصوص حساسيت منحصر به فرد انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 عنوان کرد: «اهمیت و حساسیت این انتخابات به حدی است که میتوان آن را "لیلةالقدر" نظام و کشور و مردم دانست. در این انتخابات جناحبندیهای رایج و مصطلح کشور وجود ندارد و شاهد شکلگیری یک دوقطبی جدید و سرنوشتساز هستیم، رقابت اصلی در این انتخابات بین یک نامزد اصلاحطلب و اصولگرا یا یک کاندیدای راست و چپ نیست، بلکه رقابت اصلی بین دو قطبی است که یکی از آنها از وضعیت موجود دفاع میکند و شرایط کشور طی چهار سال گذشته را ایدهآل میبیند و دیگری منتقد وضعیت موجود است و معتقد است که شرایط باید تغییر کند و ایران و ملت بزرگ این سرزمین به جایگاه بلندی که حق آنهاست برسند.
من معتقدم ادامه شرایط موجود را نمیتوان پسندید در حقیقت دو اردوگاه متفاوت ایجاد شده که اردوگاه اول معتقد است وضعیت سیاسی، اقتصادی و بینالمللی کشور در تمام زمینهها ایدهآل است و اردوگاه دوم تاکید میکند که وضع موجود قابل دفاع نیست و با مدیریت بهتر میتوان شرایط مطلوبتری را برای کشور به وجود آورد. در انتخابات ریاست جمهوری دهم، آنهایی که شرایط موجود کشور را قبول دارند و ادامه روند 4 سال گذشته را میپسندند در یک قطب قرار میگیرند و آنهایی که منتقد شرایط 4 سال گذشته هستند و معتقدند با تغییر و تحول میتوان وضعیت بهتری را ایجاد کرد در قطب مقابل جای دارند، اگر در انتخاباتهای گذشته شاهد یک دستهبندی و قطببندی سیاسی و جناحی صرف بودیم، فضای سیاسی کشور هماکنون به 2 قطب جدید یعنی مدافعان وضع موجود و خواستاران وضع بهتر تقسیم شده و هر کس باید ببیند که در کدام یک از این دو قطب قرار دارد. من معتقدم که ادامه شرایط موجود را نمیتوان پسندید.
نمیتوان سکوت کرد و بیتفاوت ماند شرایط سیاسی کشور به گونهای است که نمیتوان سکوت کرد و بیتفاوت ماند و به همین دلیل من از سال گذشته تصمیم گرفتم حضور پررنگتری در عرصه سیاسی داشته باشم که در آینده نیز به وظیفه خود در این زمینه عمل خواهم کرد، به خوبی میدانم که نقد و دلسوزی کردن مخصوصاً در شرایط فعلی بسیار پرهزینه است اما این هزینه را به جان خریدم و باز هم آماده انواع تخریبها و تهاجمات ناجوانمردانه هستم.
با آرایش سیاسی فعلی امید برای اصلاح شرایط و تغییر وضع وجود دارد از سال گذشته از آن جا که به انتخابات ریاستجمهوری [دهم]، نزدیک میشدیم و زمینه لازم برای اصلاح شرایط و تغییر وضع فعلی وجود داشت، به صورت پررنگ در عرصه سیاسی کشور حاضر شدم و انتقادات دلسوزانه و مشفقانه خود را مطرح کردم، این انتقادات البته هزینه سنگینی هم داشت با این حال از آن جا که آگاهی مردم و نخبگان را بسیار مهم میدانستم و احساس مسئولیت میکردم این هزینهها را با جان و دل پذیرا شدم و همچنان هم به حضور پررنگ خود در صحنه ادامه خواهم داد. امثال من را با فحش و تخریب در سایتها یا پخش شب نامه نمیتوان وادار به سکوت و بیتفاوتی کرد، برای اعتلای کشور باید فداکاری کرد و من نیز به سهم خود از بذل جان و آبروی خویش در مسیر خدمت به مردم مضایقه نخواهم کرد. البته بحث کاندیداتوری در انتخابات موضوع دیگری است، سال گذشته در پاسخ به دوستان هر دو جناح که ابراز لطف کرده و خواستار کاندیداتوری من میشدند تاکید میکردم که اگر ضرورت باشد آمادگی ورود به این عرصه را خواهم داشت و ادای وظیفه خواهم کرد، با این حال در شرایط کنونی و با آرایش سیاسی فعلی احساس میکنم این امید وجود دارد که یک رقابت جدی در جامعه ایجاد شود و سلیقههای مختلف بتوانند به پای صندوق آرا بروند...»
حماسهی 9 دی، مقابله مردم انقلابی با هتاکان حسن روحانی در گفتگویی با رسانههای گروهی در تاریخ 16 دیماه سال 1388، ضمن اشاره به وقایع ناگوار روز عاشورا و واکنشهای بعدی مردم و حماسه 9 دیماه 1388، گفت: «عاشورا یکی از ارزشهای والای ملی ما و امت اسلامی و کشور ما است. از دیرباز مردم به ائمه و به ویژه به امام حسین(ع) عشق میورزیدند و اساساً اگر امام حسین و عاشورا نبود انقلاب ما پیروز نمیشد و ما نظام اسلامی نداشتیم اگر عاشورا و امام حسین نبود ما در دفاع هشت ساله در برابر آن همه توطئههایی که دشمن طراحی کرده بود پیروز نمیشدیم. مردم ما میدانند که ما با عراق نمیجنگیدیم، امکانات همه جهان بود که علیه ما بسیج شده بود. همه جا عشق به حسین(ع) بود که ما را در برابر تهدیدات گوناگون به پیروزی رساند؛ بنابراین عاشورا برای ما بسیار مهم است. آنهایی که به امام حسین(ع) هتاکی کردند، آنهایی که به اموال عمومی تعرض کردند و آنهایی که قانون را زیر پا گذاشتند تعدادشان زیاد نبود. لذا مردم ما وقتی احساس کردند که این عده اندک فریب خورده عاشورا را هتک کردند، خشم و هیجان آنها شعلهور شد و یک پاسخ محکم و قاطعی به معاندین و ضد انقلاب دادند.»
مشکل در کف خیابانها حل نمیشود دکتر روحانی در ادامه گفتگوی خود در خصوص وقایع ناگوار روز عاشورا و حماسهی 9 دی، گفت: «من فکر میکنم همه جریانات باید احترام به قانون را به عنوان یک اصل قرار دهند. جریانات سیاسی باید بدانند که ثبات و آرامش تنها در سایه احترام به قانون میسر میشود. تعرض به قانون و تعرض به حقوق مردم، تعرض به سمبلهای وحدت ما، نقض قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور است. نقد و نقادی در کشور آزاد است؛ اما تحریک مردم به اینکه بیایند در خیابان و یا اینکه فکر کنیم مشکل در کف خیابان حل خواهد شد، چیزی نیست که با قانون سازگاری داشته باشد...»
موضع گیری در مقابل تجمعات 25 بهمن 1389 دکتر روحانی، در مصاحبه با خبرگزاری "ایلنا " در تاریخ 27 بهمنماه 1389، در خصوص تجمعات 25 بهمن، اظهار داشت: «در روز 25 بهمن عده معدودی به بهانه حمایت از مردم مصر و تونس به خیابانها آمدند که اتفاقاً در شعارهای آنها حمایتی از مردم مصر و تونس به چشم نمیخورد و متأسفانه با شعارهای ضد انقلابی، موجبات خوشحالی و بهرهبرداری آمریکا، رژیم صهیونیستی و ضد انقلاب را فراهم آوردند و موجب ناراحتی قاطبه مردم شریف ایران شدند. در واقع این حرکت ضد اسلامی و ضد ملی، از یک سو میخواست فریاد قاطعانه ملت ایران در روز 22 بهمن را تحتالشعاع قرار دهد و از سوی دیگر وسیلهای برای انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلی یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی و شکست اخیر آنان گردد. در حالی که مردم در روز 22 بهمن به شکلی کاملاً با شکوه حمایت خود را از حرکتهای آزادیخواهانه در منطقه اعلام کرده بودند، اقدامات نابخردانه و فتنهگرانه صورت گرفته در روز 25 بهمن تنها به نفع استکبار و ضد انقلاب بود. قوه قضائیه باید بر اساس وظایف ذاتی خود نسبت به این حرکت ضدانقلابی اقدام نماید. در این شرایط حساس منطقهای که خیزشهای مردمی با الگو گیری از انقلاب اسلامی مردم ایران آغاز شده است، هوشیاری و وحدت و انسجام مردم شریف ایران و در صحنه بودن آنان و اطاعت از رهنمودهای ولایت امر و رهبری نظام و مراعات نظم و قانون از همیشه بیشتر مورد انتظار است که به حمدالله مردم مثل همیشه به بهترین وجه با هوشیاری و انسجام کامل در صحنه حضور دارند و گوش به فرمان مقام معظم رهبری میباشند. دشمنان قسم خورده و ضربه دیده از انقلاب اسلامی که به رهبری امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در اوج حرکت خود است، در هر فرصتی به دنبال انتقام از انقلاب هستند و میخواهند در وحدت مردم و نخبگان و مسئولین نظام شکاف ایجاد کنند و عظمت و ابهت نظام اسلامی را خدشهدار نمایند. بیداری، ایستادگی، متانت و گوش به فرمان رهبری ملت بزرگ ایران، پاسخی قاطع و کوبنده به توطئههای استکبار خواهد بود.»
سكوتم برای جلوگیری از تهمتها بود حسن روحانی در حاشیه همایش ملی "آینده پژوهی" که در 16 دیماه 1392، درباره علت سكوت خود پس از حوادث فتنه سال 1388، توضیحی نداد اما به طور كلی درباره سكوت نخبگان گفت: «این سكوت به این دلیل است كه هر فردی كه سخن میگوید عدهای دیگر برای هجمه و تهمت به او آماده هستند كه چنین فضایی باید از بین برود؛ وقتی یك رسانه خود را مجاز میداند نسبت به هر فردی، هر قضاوتی داشته باشد و اتهام بزند، عدهای از افراد كنار كشیده و سكوت اختیار میكنند و باید تلاش كنیم فضای اتهام و تهمت را در جامعه از بین ببریم.»
همه مسائل را باید به قانون بسپاریم دکتر روحانی، در گفتوگویی با روزنامه "شرق" در 1 اردیبهشتماه سال 1392، در زمینه حوادث انتخابات سال 1388، گفت: «حوادث را تا روز جمعه 29 خرداد 1388 و بعد از جمعه باید متفاوت ببینیم. تا قبل از روز جمعه عدهای واقعا معترض بودند که به خیابان آمدند و نظرشان را مطرح کردند. بعد از جمعه 29 خرداد شرایط متفاوت بود. اگر اعتراضات میخواست ادامه پیدا کند، باید به شیوه دیگری مطرح میشد. همه مسائل را باید به قانون بسپاریم. ما قانون اساسی و قوای سهگانه را داریم که باید هر موضوعی را در چارچوب قانون مورد بررسی قرار دهیم. اینکه ما در یک اتاقی بنشینیم و درباره مسائل نظر دهیم، کار دقیقی نیست. فکر میکنم از آن زمان 4 سال گذشته و باید تسلیم قانون باشیم و مسائل را قانونی حل و فصل کنیم.»
9 دی، روز بصیرت مردم و دفاع از ارزشها دکتر روحانی در جلسه سالروز رحلت پیامبر اسلام(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) در تاریخ 8 دیماه 1392، با اشاره به فرارسیدن روز 9 دی و نامگذاری آن به عنوان "روز بصیرت"، گفت: «مردم زمانی که احساس کردند به باورها و ارزشهای دینی و اعتقادی آنها توهین شده و بیگانگان خیال دخالت در حوزههای اخلاقی و اعتقادی آنان را دارند به حرکت در آمده، با حضور و اجتماعشان به بیگانگان پاسخ درخوری دادند. حضور مردم در این روز، برای دفاع از اسلام و مقدسات و ادای احترام به اباعبدالله الحسین(ع) و حمایت از انقلاب و رهبری بود. مردم برای حمایت از جناحی خاص به میدان نیامدند، آنچه مردم را به حرکت در آورد دلدادگی مردم ایران به عاشورا و ارزشهای انسانی برآمده از آن بود. مردم با هدف دفاع از اسلام، اهل بیت(ع) و انقلاب اسلامی به حرکت در آمدند، چون احساس کرده بودند به فرهنگ عاشورا اهانت شده و بیگانگان زمینه را برای مداخله مناسب یافتهاند. بصیرت فقط برای یک روز خاص نیست بلکه همیشه باید برای ما روز بصیرت باشد. بصیرت با توهین و افراطیگری سازگار نیست، لازمه بصیرت تشخیص دقیق شرایط زمان و مصالح کشور است. امروز در شرایطی که ما در حال مذاکره جدی با قدرتهای جهانی هستیم مصلحت کشور اقتضا میکند بالاترین درجه وحدت و انسجام ملی را نشان دهیم...»
روحانی و انتخابات ریاست جمهوری یازدهم[ویرایش]
دکتر حسن روحانی با کاندید شدن برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم جمهوری اسلامی توانست، از بین نامزدهای شرکت کننده به عنوان یازدهمین رئیس جمهور منتخب مردم انتخاب شود. روایتی از کاندیداتوری تا ریاست جمهوری حسن روحانی و برخی اظهارات وی در سخنرانیهای تبلیغاتی مربوط به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تا پیروزی در انتخابات و مراسم تنفیذ و تحلیف را بیان میکنیم:
22 فروردین 92: اعلام کاندیداتوری حسن روحانی، در نشستی با حضور حامیان خود در 22 فروردینماه 1392 برای حضور در یازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری رسماً اعلام کاندیداتوری کرد. روحانی اعلام کرد: «دولت من دولت تدبیر و امید خواهد بود و منشور حقوقی شهروندی را تدوین خواهم کرد.» در این نشست که با شعار "دولت تدبیر و امید" برگزار شد، چهرههایی از جمله "یاسر" و "فاطمه هاشمی"، "سید محمود علوی"، "علی عسگری - اقتصاد دان"، "اکبر ترکان"، "علی یونسی"، "محمد رضا نعمت زاده"، "محمد باقر نوبخت" و ... حضور داشتند.
افتخار روستازاده بودن روحانی در 29 فروردینماه سال 1392، در دیدار با مردم منطقه فلارد از توابع استان چهار محال و بختیاری با ابراز افتخار نسبت به روستایی بودن خود گفت: «من بسیار خوشحالم که سخنان خود را از یک روستا آغاز کردم. چرا که خود زاده یک روستا هستم و از سن 10 سالگی کشاورزی کردهام و به روستا و روستاییان عشق میورزم، روستاییان دل پاکی دارند و آماده تلاش برای ساختن کشور هستند. بسیاری از شاگرد اولهای دانشگاهها و بزرگان تاریخ از همین روستا برخاستهاند. خوشحالم که کار را از سرزمین دلیران و پاکان شروع کردهام و به پیروزی امیدوارم. البته نه اینکه حسن روحانی پیروز شود، بلکه امیدوارم عقل بر شعار پیروز شود. به دنبال پیروزی کار و خرد جمعی در برابر تصمیم فردی هستیم. دنبال استقرار صداقت و اخلاق در برابر بد اخلاقی هستیم.»
به پیروز انتخابات تبریک میگویم روحانی در 14 اردیبهشت 92 در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این سؤال که یعنی اگر انتخابات تمام شد و شما رئیس جمهور نشدید به فرد پیروز در انتخابات تبریک خواهید گفت، پاسخ داد: «حتماً به فرد پیروز تبریک خواهم گفت. چرا نباید به پیروز انتخابات تبریک بگویم؟» به هر حال همه ما و رقبایمان برای خدمت به کشور در صحنه حضور یافتهایم، بنابراین مردم به هر کسی رأی دادند، او منتخب مردم است. احترام گذاشتن به منتخب مردم به معنای احترام گذاشتن به خود ملت است، لذا بنده در صورت پیروز نشدن در انتخابات، به رقیب پیروز تبریک خواهم گفت.» وی در پاسخ به این سؤال که اگر از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شوید چه اقدامی خواهید کرد، گفت: «کفر چو منی گزاف و آسان نبود.»
17 اردیبهشت 92: ثبت نام در ریاست جمهوری حسن روحانی، در 17 اردیبهشتماه سال 1392، با حضور در وزارت کشور، برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، ثبتنام کرد. روحانی را "نعمت زاده" رئیس ستاد و "ترکان" قائم مقام ستاد انتخاباتی و "نوبخت"، سخنگوی وی و همچنین "سید رضا اکرمی"، "علی یونسی" و "محمود واعظی" همراهی میکردند. حسن روحانی کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در پاسخ به این سؤال که در اولین روز از ثبت نام به وزارت کشور آمدید گفت: «در کار خیر عجله کردن مستحب است.» حسن روحانی، در حاشیه ثبت نامش برای حضور در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در جمع خبرنگاران در پاسخ به اینکه آیا برای حضور در رقابتها جدی هستید گفت: «مگر نباید برای کاندیداتوریام جدّی باشم.»
اعضای ستاد روحانی قبل از اعلام رسمی کاندیداتوری حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم, اعضای اصلی ستاد انتخاباتی وی مشخص شده بودند. ریاست ستاد انتخاباتی حسن روحانی بر عهده "محمد رضا نعمت زاده" بود. "اکبر ترکان" قائم مقام و معاون ستاد انتخاباتی روحانی بود. ترکان در بین سالهای 1380 تا 1388 نیز معاون وزیر نفت وقت بوده است. "محمد باقر نوبخت" نیز سخنگوی ستاد مردمی انتخابات روحانی را برعهده داشت. وی دبیر کل حزب "اعتدال و توسعه" و معاون "پژوهشهای اقتصادی" مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را در کارنامه خود دارد. "محمد سلطانی فر" نیز ریاست کمیته تبلیغات و رسانه ستاد انتخاباتی حسن روحانی را بر عهده داشت. سلطانی فر، مدیر گروه مطالعات رسانهای مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و مدیر مسئولی روزنامه "صبح اقتصاد" را در کارنامه خود دارد.
یازدهمین رئیس جمهوری اسلامی ایران بنا بر اطلاعیه وزارت کشور که در 25 خرداد 1392 منتشر شد حسن روحانی از بین 36704156 کل آراء مأخوذه، با کسب 18 میلیون و 613 هزار و 329 رأی (50.71% درصد آراء از بین 72.7% درصد مشارکت کل) در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری رسماً به عنوان هفتمین رییس جمهور ایران برگزیده شد. گفتنی است روحانی به نسبت کل آرای مأخوذه 50.43 درصد آرا را نسبت به پنج رقیب خود (قالیباف، جلیلی، رضایی، ولایتی، غرضی) کسب کرده و یازدهمین رئیس جمهوری اسلامی ایران شد.
مراسم تنفیذ در تاریخ 12 مرداد 1392 حکم ریاست جمهوری حسن روحانی توسط مقام معظم رهبری در حسینیه امام خمینی (ره) تنفیذ گردید. در این مراسم سران قوا و رئیس جمهور منتخب، وزرای دولت، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شورای نگهبان، مسئولان قوه قضاییه، فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی و شخصیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور، خانوادههای معظم شهدا و شهدای هستهای و سفرا و نمایندگان کشورهای خارجی نیز حضور داشتند.
مراسم تحلیف مراسم تحلیف حسن روحانی در تاریخ 13 مرداد 1392، در مجلس شورای اسلامی با حضور 60 هیأت خارجی،249 نفر از نمایندگان مجلس، فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی و شخصیتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی کشور برگزار و برای اولین بار به صورت زنده از رسانه ملی پخش شد. این اولین بار بود که جمهوری اسلامی ایران برای برگزاری مراسم تحلیف رییسجمهور از همه کشورها (به استثنای ایالت متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی) دعوت به عمل آورد. حسن روحانی در این جلسه فهرست اعضای کابینهٔ پیشنهادی دولت "تدبیر و امید" را به ریاست مجلس ارائه داد. این فهرست عبارت بود از: بیژن زنگنه (وزارت نفت)، عبدالرضا رحمانی فضلی (وزارت کشور)، علی طیبنیا (وزارت اقتصاد)، سید محمود علوی (وزارت اطلاعات)، حمید چیتچیان (وزارت نیرو)، حسین دهقان (وزارت دفاع)، محمدرضا نعمتزاده (وزارت صنعت، معدن، تجارت)، محمود حجتی (وزارت کشاورزی)، علی ربیعی (وزارت کار، تعاون و رفاه)، عباس آخوندی (وزارت راه و شهرسازی)، محمدعلی نجفی (وزارت آموزش و پرورش)، سیدحسن قاضیزاده هاشمی (وزارت بهداشت)، مسعود سلطانیفر (وزارت ورزش و جوانان)، محمدجواد ظریف (وزارت خارجه)، مصطفی پورمحمدی (وزارت دادگستری)، علی جنتی (وزارت ارشاد)، محمود واعظی (وزارت ارتباطات)، جعفر میلی منفرد (وزارت علوم)
برخی دیدگاههای دکتر روحانی[ویرایش]
مجلس خبرگان جایگاه بروز طیفبندیهای سیاسی نیست بعد از فوت آیتالله مشکینی بحث ریاست مجلس خبرگان مطرح شد و آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی و آیت الله احمد جنتی برای ریاست خبرگان کاندید شدند. پس از رأی گیری، آیت ا... اکبر هاشمی با کسب 41 رأی از میان 76 آرای مأخوذه به عنوان رئیس مجلس خبرگان انتخاب شد. دکتر حسن روحانی در پایان دومین اجلاس چهارمین دوره این مجلس در تاریخ 14 شهریورماه سال 1386، پس از برگزاری انتخابات ریاست مجلس خبرگان گفت: «نباید ریاست این مجلس را با سایر نهادها مقایسه کنیم. اینجا فقها و علما هستند و وظایف آنها نیز طبق قانون اساسی مشخص است. به اعتقاد من دستهبندی در خبرگان وجود ندارد و آن دستهبندیهایی که در میان جناحهای سیاسی وجود دارد در خبرگان وجود ندارد. این به معنای نفی اعتقادات سیاسی در بین خبرگان نیست ولی خبرگان محلی نیست که این اعتقادات در آن طیفبندی به وجود بیاورد. خبرگان جایی نیست که این طیفبندیها در آن ظهور و بروز پیدا کند برای اینکه این نهاد یک جایی است که حالت تقدس دارد و مسئله آن انتخاب رهبری نظام است و جایگاه ویژه خودش را دارد.»
دیدگاه روحانی در خصوص حرکتهای دانشجویی حسن روحانی در دیدار دانشجویان عضو انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز در تاریخ 9 شهریورماه 1386، در خصوص دانشجویان و اهمیت توجه انها به همه مسائل گفت: «خیلی مهم است که دانشجو و دانشگاه به صحنه باز گردند. البته من نمیخواهم بگویم که جنبش دانشجویی باید صرفاً یک حرکت سیاسی باشد. قبل از هر چیز حرکت دانشجویی باید یک حرکت علمی باشد. وظیفه اصلی دانشگاه تولید علم و تربیت عالمان است. بودجه، امکانات، ساختمان و استاد آن هم برای همین منظور است؛ بنابراین اولین وظیفه دانشگاه و دانشجو نیز تعلیم و تعلم است، بنابراین علم و آموزش در دانشگاه حکم هسته را دارد و بسیار جای تأسف دارد که بخواهیم آنرا جابجا کنیم؛ یعنی باید علم را به عنوان ستون خیمه "دانشگاه" در نظر گرفت و بقیه کارها را به عنوان طنابهای آن خیمه در نظر گرفت.
ضرورت آشنایی عمیق دانشجویان با مسائل سیاسی با حفظ استقلال اساساً توقع این است که دانشجویان و تحرک دانشجویی پیشتاز باشند و هم داری استقلال و ایده جدید برای ارائه به جامعه باشند. حرکت دانشجویی نباید دنباله رو حرکت حزبی شود. هر زمانی که حرکت دانشجویی با یک حزب بیرون از دانشگاه گره میخورد اولین پیامدش محدودیت است و دومین پیامد آن پرداخت هزینههای سنگین است. طبیعی است که یک حزب سیاسی دارای فراز و نشیب است و این باعث میشود جنبش دانشجویی وابسته به خود را هم به فراز و نشیب بکشاند. ضمن اینکه من معتقدم که خوب است دانشجویان با حزبی که فکر میکنند به آنها نزدیک است یک رابطه منطقی داشته باشند، اما نباید هیچ گاه استقلال خود را از دست بدهند و تبدیل به کار گزار احزاب در دانشگاه شوند. هرگاه که احزاب کم میآوردند و یا احساس میکردند که باید هزینه پرداخت کنند، دانشجو را جلو میانداختند و از دور با تلفن و موبایل دانشجویان را هدایت میکردند. چرا باید دانشجو این هزینه را پرداخت کند، خود احزاب بیایند و شفاف عمل کنند. دانشجو باید مستقل باشد و درعینحال با مسائل سیاسی عمیقاً آشنا باشد. بنابراین حرکت دانشجویی نباید صرفاً سیاسی باشد. اولین تحرک باید در زمینه علم باشد ثانیاً در زمینه فرهنگ باشد و ثالثاً در خصوص مسائل اجتماعی باشد و رابعاً در خصوص مسائل سیاسی باشد...»
جهانی شدن و تعامل با دیگر ملتها دکتر حسن روحانی در 14 مهرماه 1388، طی سخنانی در همایش " آینده شناسی هویتهای جمعی در ایران " در خصوص جهانی شدن و حرکت به سوی آن اظهار داشت: «در 30 سال اخیر زمانی بود که عدهای تلاش میکردند هویت ما صرفاً دینی و اسلامی باشد و هر جا آثاری از ملیت و ایرانیت بود آن را شرک میدانستند. حتی عدهای دنبال آن بودند که تعطیلات عید نوروز را به دهه فجر منتقل کنند. برخی نیز وقتی از عشق به وطن صحبت میشد برافروخته شده و میگفتند اسلام فرای سرزمین و میهن است. البته گروهی دیگر نیز از آن طرف افتاده بودند و آن قدر دنبال ایرانیت و ملیت بودند که از هر چه رنگ و بویی غیر از آن داشت فرار میکردند هیچ اشکالی ندارد که ملتی هم دهه فجر داشته باشد و هم نوروز و یا به دفاع مقدس که هم انگیزه دینی دارد و هم انگیزهی ملی افتخار کند. در بحث جهانی شدن نیز عدهای با ناراحتی به این مسئله مینگرند و میگویند جهانی شدن مساوی است با فرسایش هویت ملی و یا اینکه معتقدند در آینده اگر حواسمان نباشد مساوی است با هضم هویت ملی ما در هویت جهانی. برخی منطقشان صفر و صد است و میگویند یا تقابل یا تسلیم و هر چه از تعامل گفته میشود به نظر آنها تسلیم است و معتقدند که برای تسلیم نشدن ناچار باید تقابل کرد والا هویتمان هضم دیگران میشود. اگر بنا است این هویت کارساز و قدرتساز باشد و حتی مشروعیت بخش باشد و نیز در سیاست خارجی ما تأثیر مثبتی داشته باشد باید کاری کنیم که برداشت دنیا از هویت ملی ما درست باشد. حتی اگر بخواهیم روزی اسلام را ترویج کنیم باید هویت واقعیمان درست منعکس شود. اگر در سیستم آموزشی، رسانهها و هنجارهای اجتماعی حواسمان جمع نباشد ممکن است به فرسایش فرهنگ ملی مبتلا شویم اما در عین حال میتوانیم با دنیا تعامل داشته باشیم و لازم نیست که تقابل کنیم یا تسلیم شویم.»
قطع نفوذ روحانیت، کلید اصلی دشمنان برای تغییر سیاست حسن روحانی در مراسم بزرگداشت حجتالاسلام صدوقی، نماینده ولیفقیه در یزد و در تاریخ 13 خردادماه 1390، با اشاره بروز برخی جریانات در جامعه اسلامی که دو دستگی را به دنبال دارد، اظهار داشت: «عدهای عقاید انحرافی ایجاد و آن را ترویج میکنند که هدف از آن خط زدن روحانیت از عرصههای مختلف است. در طول تاریخ استعمارگران از روحانیت متنفر بودهاند. وظیفه روحانیت، آگاهی دادن به مردم در برابر تمام انحرافات است و هركجا خطري ايمان، استقلال و صراط مستقيم مردم را تهديد كرده است، روحانيت وارد ميدان شده و با ايستادگي از انحرافات جلوگيري كرده است. دشمنان معتقدند کلید اصلی برای ایجاد یک تغییر بنیادین در سیاست ایران، از بردن خصوصیات انقلابی مردم ایران است که با قطع نفوذ روحانیت و از هم پاشیدن نظام ولایت امکانپذیر است...»
لطف خداوند به انقلاب با نجات رهبری از سوء قصد حسن روحانی در مراسم بزرگداشت شهید "عباسعلی ناطقنوری" و شهدای هفتم تیر در شهرستان نور که در تاریخ 10 تیرماه 1391، برگزار شده بود، گفت: «خرداد که مجلس با رأی قاطع به عدم کفایت سیاسی بنیصدر رأی داد، بحران آغاز شد. اولین حادثه مهم 6 تیرماه سوءقصد به حضرت آیتالله خامنهای بود. پزشک متخصص رهبر معظم انقلاب بعد از این سوءقصد بعدها گفت: «من در نجات جان آقا به این نتیجه رسیدم که خدا ایشان را برای مأموریت خاصی نگاه داشته است چرا که از نظر پزشکی، نجات ایشان سخت بود و بنده هم احتمال برگشت ایشان را نمیدادم اما وقتی جریان خون ایشان بازگشت. با خودم گفتم مثل اینکه ایشان باید مسئولیتی بزرگی را انجام دهد که خدا جانش را برگردانده است.» این عنایت حق بود که این ذخیره انقلاب بعد از امام راحل برای ما بماند و ما را در فراز و فرودهای تاریخ انقلاب به سوی مسیر درست رهنمون کند.»
طرح تفکیک جنسیتی نه کار کارشناسی و نه منطبق با خواست جامعه حسن روحانی در 11 اردیبهشتماه سال 1392 در حاشیه مراسم گرامیداشت روز زن با انتقاد شدید از تلاش برای تفکیک جنسیتی در دانشگاهها تصریح کرد: «اگر اعتقاد ما بر این است که باید حقوق برابر برای زنان قائل باشیم پس امروز برنامهای که برای تفکیک جنسیتی در دانشگاهها آغاز شده است از چه معیاری برخورداری است؟ آیا برای این موضوع کار کارشناسی صورت گرفته یا از نظرات مردم سؤال شده است؟ اگر اقدامات در جامعه متناسب با کار کارشناسی نباشد نمیتواند مورد قبول جامعه قرار گیرد. محروم کردن زنان جامعه از تحصیل در برخی از رشتههای علمی که بعضاً مطرح میشود بر مبنای کدام طرح و برنامه یا سند علمی و فرهنگی است؟ طرح تفکیک جنسیتی نه دارای کار کارشناسی است و نه با خواست جامعه انطباق دارد. دولت آینده دولتی است که میان زن و مرد در کسب موقعیتهای شغلی تبعیضی قائل نخواهد شد و به زن ایرانی نگاه جنسیتی نخواهد داشت.»
دولت من، دولتی است که فرصت برابری برای زنان و مردان ایجاد میکند حسن روحانی در سخنرانی خود در مرکز "دایره المعارف بزرگ اسلامی" در 11 اردیبهشتماه سال 1392، با اشاره به اینکه زنان و مردان در اسلام و انقلاب اسلامی برابری کامل دارند، گفت: «امام خمینی(ره) بارها تکرار کردند که در صحنه انقلاب اسلامی نقش زنان کمتر از مردان نبوده است. این بیان امام خمینی [ره] است که بیان منزلت و مقام زنان از مردان کمتر نیست. اگر زنان نقش برابری در رشد اجتماعی و توسعه دارند، پس باید دارای حقوق و فرصتهای برابری در کنار مردان باشند. به گفته وی، با منطق انقلاب اسلامی سازگار نیست که مطالبات زنان مورد توجه قرار نگیرد. در برنامه دولت "تدبیر و امید"، تقویت نهاد خانواده و افزایش رضایتمندی در زندگی خانواده، تقویت جایگاه زنان و نگاه برابر به استعدادهای علمی، پژوهشی و سیاسی و اجتماعی زنان، جبران تفاوت فاحش بین نرخ بیکاری زنان و مردان، ارتقای مشارکت زنان در عرصههای مدیریت، برخورداری همه زنان از پوشش تأمین خدمات اجتماعی، مورد توجه قرار میگیرد. زنان باید خود برای نقشی که میخواهند به عهده بگیرند، تصمیمگیری کنند و نیازی به قیمومیت دیگران ندارند. زنان باید با سیاستهای صحیح فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مورد حمایت واقع شوند. وی در ادامه با بیان اینکه در پنج سال گذشته، 23 درصد از حضور زنان شاغل کاسته شده است. باید نسبت اشتغال زنان با نسبت اشتغال به تحصیل آنها برابری کند و در دولت آینده این نسبت نزدیک میشود.
توجه به زنان سرپرست خانه وار و بیمه برای آنها دولت آینده [دولت یازدهم] به زنان سرپرست خانواده توجه میکند و معتقد است که بیمه برای این زنان ضروری است. زنانی که به دلیل طلاق از همسران خود جدا میشوند، باید سهمی از ثروت آن خانواده داشته باشند. در دولت آینده لوایح خاصی برای حمایت از زنان تدوین و به مجلس ارائه میشود.
بازنگری در فقه اسلامی توسط حوزه علمیه در خصوص زنان دولت آینده [دولت یازدهم] معتقد است که فقه اسلامی در شرایط امروز از سوی حوزه علمیه نیاز به بازنگری دارد و ما از حوزههای علمیه تقاضا میکنیم که به اصل زمان و مکان توجه بیشتری بکنند. ما نمیتوانیم بگوییم که یک دختر 9 ساله اگر جرمی مرتکب شد، باید مجازات شود، اما پسر 14 ساله مجازات نشود. دولت "تدبیر و امید" در چارچوب فقه با توجه به زمان و مکان، لوایحی برای حمایت از زنان به مجلس ارائه میکند. عدالت به معنای فرصت برابر در فعالیتهای علمی، اجتماعی و سیاسی است و دولت تدبیر و امید این برابری را بین مردان و زنان برقرار میکند...»
تأکید بر "اقتصاد مقاومتی" از نگاه دکتر روحانی دکتر روحانی در برنامه گفتگوی ویژه خبری در تاریخ 21 فروردینماه 1392 که به معرفی و آشنایی با برنامههای کاندیداهای ریاست جمهوری یازدهم میپرداخت در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه "جایگاه اقتصاد مقاومتی در دولت تدبیر و امید کجاست؟" اظهار داشت: «اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصاد استقامتی "فاستقم کما امرت" ما باید مقاومت را ادامه بدهیم نه برای کوتاه مدت اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصاد ریاضتی نیست همان طور که رهبر معظم انقلاب اعلام کردند اقتصاد مقاومتی به این معنا هست که برویم به سمت تولید داخلی اقتصاد مقاومتی به این هست که ما کاری بکنیم که اهداف اقتصادیمان را دنبال کنیم به آن رشد 8 درصد بتوانیم برسیم. اقتصاد مقاومتی این است که نگذاریم بیکار در جامعه ما باشد اقتصاد مقاومتی این است خرجهای بیجای دولت را کم کنیم اقتصاد مقاومتی این است که به جای شعار برنامه ریزی کنیم کار کنیم اقتصاد مقاومتی این است که مداوم واردات زیاد نشه مداوم تولید داخلی ما افزوده بشه اقتصاد مقاومتی به این هست که ما با استقامت اهداف اقتصادی ما من جمله چشم انداز را با همان قدرت دنبال کنیم اقتصاد مقاومتی این است دنیا میخواهد ما را منزوی کند در اقتصاد و سیاست ما نباید بگذاریم ما نباید بگذاریم در اقتصاد منزوی بشویم باید بایستیم مقاومت و استقامت یعنی توطئهها و نقشههای دشمن را نقش بر آب کنیم اگر دشمن میخواهد مردم ما در فشار باشند اقتصاد مقاومتی کاری میکند که رفاه را برای مردم خلق میکند و این کار امکان پذیر است چون ایران هم منابع دارد منابع غنی و هم بالاتر سرمایه انسانی دارد سرمایه انسانی ارزشمند چهار میلیون دانشجو این همه استاد این همه متخصص این همه مدیر یک مقدار سعه صدر میخواهد یک مقدار تدبیر میخواهد یک مقدار برنامه ریزی میخواهد.»
دکتر روحانی و حضور در شصت و هشتمین اجلاس سازمان ملل[ویرایش]
مواضع ضد انقلاب به سخنان روحانی در سازمان ملل پس از حضور و سخنرانی حسن روحانی در اجلاس 68 ام مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1392 و عدم حضور وی هنگام سخنرانی "باراک اوباما" و همچنین عدم شرکت در مهمانی "بان کی مون"، هشتمین دبیر کل سازمان ملل، رسانههای ضد انقلاب به این اقدامات واکنش نشان داده و به تحلیل شخصیت و مواضع ایشان پرداختند:
بالاترین: روحانی، کپی آیت الله خامنه ای[ویرایش]
سایت "بالاترین" به قلم یکی از عناصر ضد انقلاب در این زمینه نوشت: «روحانی نه احمدی نژاد هست و نه خاتمی بلکه دقیقاً کپی شده [آیت الله] خامنهای است. سخنان حسن روحانی در جاهای مختلف را که میشنوم تنها یاد یک شخصیت میافتم. آن شخصیت نه احمدینژاد نه خاتمی بلکه شخص [آیت الله] سید علی خامنهای است. شما میتوانید نقطه نظرات مختلف روحانی را بررسی کنید. از نقطه نظر در مورد کهریزک تا نقطه نظر در مورد فتنه، از نقطه نظر در مورد رفع شبهه در انتخابات تا نقطه نظر در مورد سپاه پاسداران حتی در مورد توبه کردن "موسوی" و "کروبی" و امثالهم هم نظرات [آیت الله] خامنهای را دقیقاً تکرار میکند. اگر بخواهیم شخصیت رهبر را هم در نظر بگیریم او آن تندرویهای خاص را ندارد و بسیاری مواقع حد بین تندروها و اصلاحطلبها میشود. حال که روحانی به سازمان ملل رفت بسیاری انتظار داشتند که یک معجزه کند ولی چیزی که دیدیم و شنیدیم دقیقاً سخنان رهبر بود که در آنجا بازتاب داده شد و دقیقاً همان ژستها گرفته شد. مثلاً نرفتن به سر سفره "بان کی مون" که مبادا با "اوباما" دیدار کند یا نرفتن به سخنرانی "اوباما". خوب است سخنرانی [آیت الله] خامنه ای در دهه 60 در سازمان ملل را هم ببینید.»
سخنان روحانی متبلور نرمش قهرمانانه مورد انتظار رهبری و اقتدار جمهوری اسلامی[ویرایش]
از سوی دیگر سایت "جرس" از قول "مرتضی- ک" از اعضای متواری گروهک ملی مذهبی نوشت: «روحانی در سازمان ملل تلاش کرد سخنگو و مجری همان نرمش قهرمانانهای باشد که رهبر جمهوری اسلامی از آن میگوید. همه سخنان روحانی در یک متن متبلور میشد و صورت بندی؛ اقتدار جمهوری اسلامی. این چنین، وی تمام ارتفاع صدا و بلاغت کلام و جدیت سیمای خود را به کار گرفت که به مخاطبان و به خصوص غرب یادآوری کند جمهوری اسلامی ایران بر اعمال حقوق خود پافشاری میکند؛ رعایت احترام جایگاه جمهوری اسلامی، ضروری است؛ و پذیرش اعمال حق غنیسازی و سایر حقوق هستهای ایران برای تهران اهمیت دارد و اینکه ایران یک قدرت منطقهای است که نه فقط در قبال امنیت منطقه، احساس مسئولیت میکند بلکه امنیت جهان را نیز در نظر دارد. روحانی البته چنان که مشتاقان تغییر منتظر بودند، قدر فرصت عالی را ندانست.»
صدای آمریکا خبر داد: هماهنگی روحانی با رهبری[ویرایش]
"صدای آمریکا" در گزارشی اعلام کرد: «روحانی برای اینکه با "اوباما" مواجه نشود و دست ندهد به ضیافت "بان کی مون" نرفت. عدم حضور روحانی در این مهمانی نشانه تجربه وی و هماهنگی او با رهبری و سپاه پاسداران است.»
جای روحانی بودم به مهمانی میرفتم[ویرایش]
اما "روح اله – ش" از اعضای فراری شاخه جوانان حزب مشارکت در وبلاگ خود نوشت: «من اگر جای روحانی بودم سر میز ناهار و شراب مینشستم و از میزبان میخواستم سر میز من گوشت خوک و مشروبات الکلی و... نگذارد. خود من اینجا در دانشگاه متوجه نشدهام اما آشپزها به من تذکر دادهاند که غذا از گوشت خوک درست شده.»
لحن روحانی تندتر از انتظار غرب بود[ویرایش]
روزنامه "لس آنجلس تایمز" در زمینه سخنان دکتر روحانی در سازمان ملل نوشت: «در مجمع عمومی سازمان ملل هر دو رئیس جمهور گفتند که به دنبال توافق هستند اما روحانی به طور غیر قابل انتظاری یک سخنرانی تند ایراد کرد. او ایالات متحده را به دلیل اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران، استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین برای هدف قرار دادن مردم بیگناه و تهدید به اقدام نظامی، مورد انتقاد قرارداد. رئیس جمهور جدید ایران همچنین به ابراز تمایل علنی کاخ سفید برای ملاقات دو رئیس جمهور پاسخ نداد و برای چندمین بار ثابت کرد رؤسای جمهور ایران حتی از برخورد تصادفی با همتایان آمریکایی خود در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل، پرهیز دارند.»
حواشی حضور روحانی در اجلاس سازمان ملل حضور دکتر روحانی در شصت و هشتمین اجلاس سازمان ملل و مراسم سخنرانی و حضور نمایندگان کشورهای حاظر در اجلاس در زمان سخنرانی دکتر روحانی با حواشی همراه بود که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
عدم حضور روحانی هنگام سخنرانی اوباما در سازمان ملل حسن روحانی رئیس جمهور ایران در هنگام سخنرانی اوباما در شصت و هشتمین مجمع سازمان ملل، سالن محل برگزاری مجمع حاضر نشد و "محمد جواد ظریف" و "عراقچی" به عنوان نمایندگان ایران در سازمان ملل در محل برگزاری مجمع حضور داشتند.
عدم حضور در میهمانی بان کی مون مقامات ارشد شرکت کننده در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل برای شرکت در ضیافت ناهار دبیر کل سازمان ملل که در تاریخ 2 مهرماه 1392 برگزار شده بود، دعوت بودند؛ حسن روحانی رئیس جمهور ایران به دلیل سرو مشروبات الکلی از حضور در نشست خودداری کرد.
اسرائیل در بایکوت سخنرانی دکتر روحانی تنها ماند در زمان سخنرانی روحانی، در مجمع سازمان ملل در سال 1392، از طرف ایالات متحده آمریکا، معاون نماینده آمریکا در سازمان ملل در این سخنرانی حضور داشت. حضور نمایندگان کشورهای ایتالیا، فرانسه، آلمان، انگلیس و اغلب کشورهای غربی برای شنیدن اولین سخنرانی رییس دولت یازدهم ایران در این اجلاس نمایان بود. هیئتهای اسرائیلی تا قبل از دولت یازدهم، معمولاً هنگام نطق رئیس جمهور کشورمان مجمع عمومی را ترک میکردند که در سالهای اخیر، نمایندگان آمریکا و کشورهای اروپایی نیز آنها را در تحریم سخنرانی رئیس جمهور ایران همراهی میکردند. اما در عین حال اسرائیل، آن گونه که روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارونوت" پیش بینی کرده بود، در بایکوت سخنرانی روحانی تنها ماند و کشورهای غربی هنگام سخنرانی رئیس جمهور ایران در جایگاههای خود نشستند. ظریف در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما در 4 مهرماه 1392، با اشاره به سخنرانی روحانی در سازمان ملل گفت: «در تنها صندلی خالی هنگام سخنرانی آقای روحانی صندلی رژیم صهیونیستی بود. آنها چون میدانستند دیگران به همراهشان جلسه را ترک نمیکنند پیش از سخنرانی آقای روحانی جلسه را ترک کردند. تعدادی از مقاماتی هم که بیرون سالن بودند برای سخنرانی آقای روحانی وارد سالن شدند.»
سخن پایانی روحانی و تشویق حاضران در سازمان ملل حسن روحانی سخنان خود را در سازمان ملل با قرائت متن عربی آیهٔ 105 از سوره انبیاء پایان داد که مورد تشویق حضار در شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل همراه شد. متن عربی آیه 105 سوره انبیاء: "وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ"، (و حقّا که ما در هر کتاب آسمانی پس از لوح محفوظ و در زبور (داود) پس از ذکر (تورات موسی) و در قرآن پس از آن کتابها، نوشتیم و مقرّر کردیم که همانا (ملکیت و حاکمیت و استفاده تام از برکات) این زمین را بندگان صالح و شایسته من به ارث خواهند برد (از دست غاصبان و ائمّه جور به امامان عدل و خلفای آنها منتقل خواهد شد.))
تماس تلفنی رئیس جمهور آمریکا با رئیس جمهور روحانی و گفتگو بعد از سه دهه در آخرین دقایق حضور حجت الاسلام حسن روحانی در نیویورک که به منظور شرکت در مجمع شصت و هشتم سازمان ملل در اوایل مهرماه سال 1392صورت گرفته بود تماسی تلفنی بین دکتر روحانی و اوباما (رئیس جمهور وقت آمریکا) برقرار شد و طرفین پیرامون مسایل مختلف از جمله مسئله هسته ای ایران با یکدیگر گفتگو کردند. در این راستا حجت الاسلام حسن روحانی در 6 مهر 1392 در بدو ورود به تهران در جمع خبرنگاران در فرودگاه مهرآباد با بیان اینکه مکالمه تلفنی با اوباما تقاضای کاخ سفید بود، گفت: «هنگام حرکت به سمت فرودگاه از طرف اوباما با موبایل نماینده ما تماس گرفته و مکالمه با رئیسجمهور آمریکا انجام شد.»
"جام شیردال" هدیهٔ آمریکاییها به حسن روحانی دکتر حسن روحانی پس از ورود به تهران در پی سفر 6 روزه به نیویورک در 6 مهرماه 1392 و حضور در مجمع سازمان ملل، در جمع خبرنگاران گفت: «جام شیر دال یک اثر تاریخی و یکی از اشیای بسیار ارزشمند ایران است که متعلق به 2700 سال قبل بود و از سال 2003 این جام دست آمریکاییها قرار داشت. قبلاً هم تلاشهایی برای بازپسگیری این شی تاریخی انجام شده بود. روز پنجشنبه (4 مهرماه 1392) آمریکاییها تماس گرفته و گفتند که هدیهای برای شما داریم. سپس این جام "شیر دال" را با اسکورت ویژه به نمایندگی ایران آوردند و گفتند که این هدیه ما به ملت ایران است. خوشحالیم که توانستیم این اثر گران بها و نفیس را به ایران بیاوریم. همه آثار ارزشمند هستند و نشان از تمدن کهن این سرزمین دارند. امیدواریم همیشه ملت آفریننده علم فرهنگ و تمدن باشند.»
دکتر روحانی و توافق ژنو در آذرماه 1392[ویرایش]
نامه دکتر روحانی به رهبری در خصوص توافق ژنو در آذرماه 1392 پس از توافق ژنو توسط تیم مذاکره کننده هستهای ایران با "1+5" دکتر روحانی طی نامهای به رهبر معظم انقلاب در تاریخ 3 آذرماه 1392 ضمن تشکر از همراهی و حمایت ایشان از تیم مذاکره کننده به تشریح موضوع پرداخت. در بخشی از متن نامه دکتر روحانی به رهبر معظم انقلاب، دکتر روحانی با اشاره به افتخار انقلابی بودن خود و فرزند انقلابی رهبری بودن تأکید کرد که میتوان با رعایت همه اصول و خطوط قرمز نظام قدرتهای بزرگ را نیز به احترام به حقوق ملت ایران فراخواند و تحریم و فشار برای ملت ایران راه به جایی نخواهد برد. دکتر روحانی با قدردانی از شهدای هستهای و گرامیداشت یاد ایشان این نتیجه را ثمرهی راه آنان دانست و ضمن تبریک این توفیق به رهبر معظم انقلاب از هدایت و حمایت ایشان تقدیر و تشکر کرد. رهبر معظم انقلاب هم طی نامهای با تقدیر و تشکر از هیأت مذاکره کننده هستهای عامل این موفقیت را بیشک فضل الهی و دعا و پشتیبانی ملت ایران دانست و ایستادگی در برابر زیادهخواهیهای قدرتهای بزرگ را به عنوان شاخص خطّ مستقیم حرکت مسئولان این بخش عنوان کرد.
- توافق ژنو، نتیجه تکریم ملت ایران و کارساز نبودن تهدید
حسن روحانی در نشست خبری که پس از توافق هستهای که در 3 آذرماه 1392 در ژنو امضا شده بود، گفت: «ایران دارای عظمت و سربلندیهایی بوده که توجه جهانیان را به خود جلب کرده است و در این مذاکرات هم دنیا به این احساس رسید که تکریم ملت ایران پاسخ مثبت خواهد داشت و تهدید نمیتواند کارساز باشد. دولت تدبیر و امید دنبال ایجاد فضای اعتماد بین ایران و کشورهایی است که آنها علاقه به ارتباط دوستانه با این ملت بزرگ دارند و برای ایجاد اعتماد در سایه تبلیغات ناصحیح دشمن چهرهای را ترسیم کرده بودند که میخواستند ایران هراسی را در افکار عمومی جا بیاندازند. نکته مهم دیگر مسئله تعامل با جهان است و این شعار دولت است و در سایه اعتماد ایجاد میشود...»
- ادامه فعالیت غنی سازی به صورت سابق
حسن روحانی در ادامه کنفرانس خبری خود در بیان دستاوردهای توافق ایران و 1+5 گفت: «حاصل این مذاکرات این است که قدرتهای جهان حقوق هستهای ایران را به رسمیت شناختند و جمهوری اسلامی ایران این حق را به طور ذاتی برخوردار است. دستاورد دوم حق غنی سازی ایران در خاک ایران است. هر کس هر تفسیری میخواهد بکند. در متن این توافق این به صراحت آمده است. من به ملت ایران اعلام میکنم که فعالیت غنی سازی به صورت سابق ادامه پیدا خواهد کرد. در این 6 ماهه توافق نیز هم "نظنز"، هم "فردو"، هم "اصفهان" و هم "بندرعباس" به فعالیت خود ادامه پیدا خواهد کرد.
- تحریمها برداشته خواهد شد
دستاورد دیگر ما این است که قدرتهای جهانی اعلام کردند که با پایان یافتن مذاکرات جامع و توافق جامع تمام تحریمها برداشته خواهد شد. تحریمهای سازمان ملل، تحریمهای یک جانبه از سوی اتحادیه اروپا یا آمریکا برداشته خواهد شد. اینکه اعلام شده است همه تحریمها قدم به قدم با ادامه مذاکرات برداشته خواهد شد نکته دیگری است که تصریح شده است. دستاورد دیگر هم این است که سازمان تحریم با این توافق شکسته خواهد شد. چه دیگران خوششان بیاید یا نیایید. ترکها در سازمان تحریم ایجاد شد. در اولین قدم تحریمها با این توافق برداشته خواهد شد. تحریمهای فزاینده با شروع این توافق متوقف خواهد شد.
- اگر طرفهای توافق ما به این توافق عمل کنند ایران هم عمل خواهد کرد
این 6 ماه آغازی برای یک تجربه جدید برای ملت ایران است. اگر طرفهای توافق ما به این توافق عمل کنند ایران هم عمل خواهد کرد. نتیجه این توافق شروع مذاکرات جامع نهایی است. این مذاکرات و توافق مذاکرات اولیه بود و ما خوشحالیم که بعد از 10 سال یک توافق در این سطح ولو اولیه ولو برای 6 ماه حاصل شد. بلافاصله بحث درباره توافق جامع آغاز خواهد شد. این مذاکرات میتواند مذاکرات پایانی باشد. از طرف ایران اراده جدی و صادقانه وجود دارد. دیدیم وقتی احترام متقابل باشد و منافع متقابل باشد و از موضع برابر با هم سخن میگوییم میبینیم که حرکت به سمت جلو خواهد بود...»
عصبانیت دکتر روحانی از ادعای سعید حجاریان[ویرایش]
سعید حجاریان، عضو حزب منحله مشارکت که رسانههای اصلاحطلب از او به عنوان تئوریسین این جریان یاد میکنند، در 24 آذرماه 1392 طی گفتوگویی با "ایسنا" در اظهاراتی عجیب خواستار قدرت قانونی دولت برای انحلال مجلس شد تا به این وسیله هماهنگی سیستم با دولت بیشتر شود! این فعال سیاسی که در جریان فتنه 1388 دستگیر و محکوم شد، ادعا کرد: «معتقدم حتی اگر قرار باشد قانون اساسی عوض شود، باید شرایطی فراهم شود تا مانند بسیاری از کشورها، دولت بتواند مجلس را منحل کرده و انتخابات زودهنگام برگزار کند تا مردم دوباره رأی دهند و سیستمی هماهنگ پدید آورند...»
- واکنش دکتر روحانی به ادعای حجاریان
حسن روحانی از سخنان "حجاریان" مبنی بر اعطای اختیار انحلال مجلس به رئیس جمهور عصبانی شده و در پاسخ به این ادعای حجاریان در تاریخ 30 آذرماه 1392، گفت: «این حرفها از نوع دوستی خاله خرسه است و محبت این آقایان به ما لطمه میزند. من 5 دوره در مجلس بودهام. جایگاه مجلس نباید خدشه دار شود. فردا در انتخابات مجلس چگونه میشود مردم را دعوت به رأی دادن کرد؟ مردم میگویند اینها رأی ما را میخواهند برای در اختیار گرفتن مجلس برای دولت. این نوع تفکرات مثل تفکر مصدق است که مجلس را منحل کرد و چند ماه بعد سرنگون شد. طرفداران دولت اعتدال به سخنان حجاریان پاسخ دهند.»
عدم شرکت روحانی در جلسات مجمع تشخیص و تذکر هاشمی[ویرایش]
عدم شرکت دکتر روحانی در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام در آذر ماه 1392و حضور وی به جای شرکت در جلسه مجمع در مراسم 16 آذر در دانشگاه شهید بهشتی موجب تذکر آیت الله هاشمی به حسن روحانی شد و هاشمی رفسنجانی نسبت به غیبت حسن روحانی در جلسات مجمع اظهار ناراحتی کرد. زمانی که "مجید انصاری"، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، خواستار نگهداری بندی از اقتصاد مقاومتی برای دریافت نظر رئیس جمهور شد، هاشمی در پاسخ وی گفت: «ما دیگر نمیتوانیم صبر کنیم. چرا آقای روحانی دو هفته نیامدهاند و امروز بیرون جلسه میگذارند. چرا جلسه مجمع را نمیآیند؟» محمد هاشمی، در گفت و گو با "ایران خبر" درباره تذکر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام به حسن روحانی، گفت: «موضوعی که در این جلسات مطرح شد نظر مستقیم خود رییس جمهور را نیاز داشت، البته آقای [علی] طیب نیا و انصاری نیز در این جلسه حضور داشتند، اما مرتب ناگزیر بودند مطالب را در خلال جلسه تلفنی با رییس جمهور هماهنگ کنند، لذا آقای هاشمی تذکر دادند که خود رییس جمهور باید در این جلسه حاضر میشد. این هم درست است که رییس مجمع به موضوع همزمانی این جلسه با سخنرانی رییس جمهور در دانشگاه اشاره کردهاند. اصلاً بحث گلایه آقای هاشمی مطرح نبود، بلکه صحبت از لزوم حضور آقای روحانی بود. هر هفته برای اعضا دعوت نامه فرستاده میشود و رییس جمهور از این موضوع که بحث جلسه مرتبط با ایشان بوده است، اطلاع داشتند.»
دیدار روحانی با هنرمندان[ویرایش]
روحانی در 18 دیماه 1392 در تالار وحدت با جمعی از هنرمندان و اعضای تشکل های فرهنگی و هنری دیدار کرد. علاوه بر سخنرانی روحانی، علی جنتی وزیر ارشاد دولت یازدهم، محمد مهدی عسگرپور مدیر عامل خانه سینما، نغمه ثمینی نمایشنامه نویس و استاد دانشگاه، عبدالجبار کاکایی شاعر، رضا امیرخانی داستان نویس، کامبیز روشن روان آهنگساز و ابراهیم حقیقی گرافیست مقابل رئیس جمهور سخنرانی کردند. در این دیدار هنرمندانی از رشته های مختلف چون محمود دولتآبادی، مسعود کیمیایی، هوشنگ مرادی کرمانی، هادی مرزبان، حسین عرفانیان، رخشان بنیاعتماد، شهرام ناظری، علی نصیریان، داود رشیدی، پری صابری، فرشته طائرپور، کامبیز درمبخش، جهانگیر کوثری، همایون اسعدیان، محمد علی بهمنی، قطبالدین صادقی، بیژان امکانیان، مهناز افشار، چنگیز جلیلوند، تهمینه میلانی، هانیه توسلی و ... حضور داشتند. روحانی به عنوان رئیس جمهور در ابتدی سخنان خود در توصیف هنر گفت: «هر کار بی عیبی هنر است؛ هنر هر کار بدون عیب است و همه ما باید تلاش کنیم هنرمندانه حرف بزنیم؛ هنرمندانه عمل کنیم، هنرمندانه با هم تعامل داشته باشیم... هنر یعنی عروج فکر از سطح عادی به سطح متعالی؛ همان که در عرفان و فلسفه اسلامی به عالم اعلا تعبیر می شود.»
- هنرمند جهان را بازآفرینی می کند
حسن روحانی با بیان اینکه تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بی معناست، اظهار داشت: «هنر یعنی ارزش و هنرمند ارزشمندی است که با کار خلاقانه به تعالی می رسد. هنرمند جهان را بازآفرینی می کند و کار او در مسیر ارزش های الهی است؛ هنرمند البته در مسیر هنر باید با مردم، ذوق مردم، خواست مردم خود را نزدیک کند.»
- هنر بدون آزادی معنا ندارد
روحانی با بیان این که هنر بدون آزادی معنا ندارد و خلاقیت تنها در سایه حریت امکان پذیر است، گفت: «اما اعمال محدود کننده ای نیز برای هنر وجود دارد قبل از آن که شما از سانسور و ممیزی نام ببرید، خود جوامع بشری و اجتماع اولین قدم برای قرار دادن چارچوب برای هنر است. عادات، رسوم، اخلاق جامعه، فهم ها و درک ها، همه این ها مرزبندی هایی را برای هنر مشخص می کند.»
- هنرمند نه زینت المجالس است و نه اپوزیسیون
روحانی تاکید کرد: «هنرمند نه قرار است زینت المجالس باشد و نه قرار است اپوزیسیون... هنرمند نه قرار است نوک پیکان تحولات سیاسی باشد و نه قرار است گوشه نشین خرابات و خانه... در غیر فضای آزاد، هنر واقعی خلق نخواهد شد؛ ما در بخش هنر نمی توانیم با دستور هنر را بیافرینیم و خلق کنیم.»
- هر گونه فضای امنیتی می تواند جوانه هنر را بخشکاند
روحانی گفت: «ما باید فضای مناسب را برای هنر فراهم کنیم؛ دولت برای خود رسالت ترویج را بر عهده می گیرد نه این که هنر فرمایشی را در دستور کار خود قرار دهد... این دولت قصد ندارد ممیزی را در فرهنگ و هنر به صورت راه و مسیری که مانع کار هنرمندان باشد، ادامه دهد. ممیزی باید در چارچوب قانون و هدفمند باشد؛ اگر قانون ابهام دارد باید قانون شفافی و چارچوب شفافی را در اختیار همه قرار دهیم تا تکلیف همه روشن شود... وظیفه دولت مداخله در هنر نیست... همه باید بدانیم که هنر خطر نیست و هنرمند امنیت کشور را به مخاطره نمی اندازد؛ به هنر و هنرمند اعتماد کنیم... نگاه امنیتی به هنر بزرگترین اشتباه امنیتی است... اگر بحث تهاجم فرهنگی داریم و می گوییم دیگران برای یکسان سازی فرهنگی تلاش می کنند، وقتی پر و بال هنر وهنرمند را بستیم در حقیقت باند فرود را برای هواپیماهای دشمن آماده کرده ایم... وقتی فرزندان این سرزمین نتوانند قهرمانان خود را در میان محصولات فرهنگی وطنی و خودی ببینند، ناچار به دنبال قهرمانان آن سوی آب خواهند رفت، خطر اینجاست.»